رییس جمهور و وعدههای فراموششده
نشست خبری اخیر رئیسجمهور، هرچند پیش از آغاز فرایند رسمی انتخابات برگزار شد، اما...
روزنامه جوان: نشست خبری اخیر رئیسجمهور، هرچند پیش از آغاز فرایند رسمی انتخابات برگزار شد، اما همانگونه که قابل پیشبینی بود، از فضای انتخابات پیش رو متأثر بود، ازاینرو بخش عمدهای از سخنان آقای روحانی به موضوع کارنامه دولت یازدهم و تحقق وعدههای دادهشده در انتخابات یازدهم اختصاص داشت. در این میان آنچه قابلتأمل بود، تلاش بیپرده رئیسجمهور محترم برای انکار وعدهها در مواجهه با پرسشهای خبرنگاران بود. چنانکه ایشان چند بار با بهرهگیری از عبارت «من نگفتم» آنچه را که در فضای رسانهای و افکار عمومی به وی نسبت داده میشد، تکذیب میکرد. منطق آن است که وقتی فردی خود صراحتاً میگوید که سخنی را نگفته است، باید ادعای وی را حمل بر صحت نهاد، مگر آنکه بینهای معتبر برخلاف آن وجود داشته باشد. با تأسف باید گفت: برخلاف چند محور از تکذیب انکارهای اخیر آقای روحانی، بینههایی قوی وجود دارد و آن صوت و تصویر ایشان در سال ۹۲ است که همان زمان از سیمای جمهوری اسلامی پخش و از سوی میلیونها ایرانی مشاهدهشده است. اگر ایشان اکنون مدعی هستند که وعدهای مبتنیبر حل مشکلات در ۱۰۰ روز نداشتهاند، اکنون چند فیلم از بیان صریح ایشان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در حال دستبهدست شدن است که ایشان در آن بهصراحت از وجود برنامه ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات سخن میگوید. اگر ایشان اکنون مدعی است که حل مشکلات اقتصادی کشور را به مذاکرات هستهای منوط نکرده است، متن سخنان ایشان در بایگانی رسانههای کشور موجود است که حتی حل مشکل آب خوردن مردم را معطل مذاکرات هستهای توصیف میکند. اکنون فیلمی از ایشان در همین شبکههای اجتماعی - که وی افتخار خود را زنده نگهداشتن این شبکهها میداند - وجود دارد که وعده چنان گشایش اقتصادیای میدهد که مردم کشور را از دریافت یارانه نقدی بینیاز کند و اکنون که بعد از چهار سال خبرنگاری تحقق این وعده را میپرسد، حل این مشکل را خارج از توان دولت معرفی میکند و نیازمند مشارکت دیگر قوا میخواند. طبیعتاً خبرنگار مربوط فرصت یا جسارت این پرسش را نیافته که در ادامه بپرسد اگر قرار بود این مسئله توسط مجلس و قوه قضائیه و... تحقق یابد، چرا نامزد انتخابات ریاست جمهوری وعده آن را داد. البته آنچه در مورد وعدهها در نشست اخیر بدان پرداخته شد، تنها معدودی از چند صد وعدهای است که مردم در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از نامزد پیروز انتخابات یازدهم شنیدهاند و در مورد تحقق یا عدم تحقق اینها، گفتنی بسیار است. خبرنگاران در حالی نشست اخیر ریاست جمهوری را ترک کردند که با انبوهی از «نگفتمها» و «تکذیبها» مواجه شده بودند و در یککلام تصویری که مخاطبان از این نشست دریافت کردند، کوهی از وعدههای فراموششده بود؛ وعدههایی که چهار سال پیش رئیس دولت فعلی را راهی پاستور کرد و اکنون به هر دلیل آن وعدهها یا تکذیب میشوند یا تفسیرهای جدیدی از آنها ارائه میگردد. بیجهت نیست که چهار سال پیش در کوران رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، رهبر معظم انقلاب در هشداری نسبت به نامزدهای انتخابات وقت فرمودند: «[نامزدهای انتخابات]وعدههای نشدنی ندهند. من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن اینوآن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.» اکنون این بیانات هوشمندانه معظمله دقیقاً قابل مصداقیابی است. در آموزههای دینی و اخلاقی، بر لزوم «صداقت» و «وفای به عهد» تأکید فراوان رفته است و اتفاقاً نامزد پیروز انتخابات ۹۲ نیز مدعی تشکیل «دولت راستگویان» بود. اکنون نوع مواجهه با مطالبه افکار عمومی در خصوص وعدههای دادهشده، محک خوبی برای میزان پایبندی به دو مؤلفه یادشده اخلاقی است. از رقابتهای انتخاباتی و جناحی هم که عبور کنیم در سطح کلان حاکمیت، موضوع حفظ سرمایه اجتماعی نظام و ارکان آن موضوع کماهمیتی نیست و با تأسف باید گفت: عدم صداقت و خلف وعده در این سرمایه، خدشه جدی وارد میکند. اینک چند هفته تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقی نمانده است. طبعاً به فراخور حال انتخابات، نامزدهای انتخابات و ازجمله احتمالاً شخص رئیس دولت مستقر باید شعارها و وعدههایی برای کسب رأی اعتماد جامعه عرضه کند؟ آیا آقای روحانی و طرح ریزان اتاق فکر ستاد انتخاباتی ایشان به این مهم اندیشیدهاند که همانها که چهار سال پیش روحانی را برگزیدند با چه حجت و دلیلی باید بار دیگر اعتماد کنند؟ در برابر این پرسش افکار عمومی چه پاسخی خواهند داشت که چه تضمینی هست که در پساانتخابات بار دیگر «نگفتمها» تکرار شود؟! اینها و البته نکات مهم دیگر این شائبه را در ذهنها تقویت میکند که بسیاری از پاستورنشینان فعلی نیز روحانی را اولین رئیسجمهور چهار ساله ایران میدانند و امید چندانی به عبور از کسب اعتماد مجدد جامعه ندارند که برای آن تلاشی بکنند.
دیدگاه تان را بنویسید