از دخالت والدین تا جدایی زوجها
خانواده ها همیشه دغدغه فرزندان خود را دارند که امری طبیعی است و حتی فرزندان هم بعد از ازدواج همچنان برای والدین خود بچه می مانند، اما باید دید منظور از دخالت والدین چیست؟
روزنامه آرمان؛ سید حسن موسوی چلک*:خانواده ها همیشه دغدغه فرزندان خود را دارند که امری طبیعی است و حتی فرزندان هم بعد از ازدواج همچنان برای والدین خود بچه می مانند، اما باید دید منظور از دخالت والدین چیست؟ آنچه ما به آن دخالت والدین می گوییم، شاید نگاهی از سر دلسوزی برای بهتر شدن زندگی فرزندان باشد که والدین آن را بیان می کنند و اقدامی در آن راستا انجام می دهند، چون هیچ پدر و مادری نمی خواهد که زندگی فرزندانش خراب شود، حتی در زمان عروسی هم اولین دعای والدین خوشبختی فرزندان است. منتها آنها احساس می کنند میتوانند شناخت و تجربه خودشان را در اختیار فرزندانشان بگذارند. حتی دخالت والدین در زندگی زوج های جوان نیز یک مقدار به نوع نگاه فرزندان بر می گردد. چرا ما هر اظهارنظر، مشورت و نکته والدین را دخالت میدانیم و به آن عنوان دخالت می دهیم که اثر و انرژی منفی داشته باشد؟ چرا از این زاویه نگاه نمی کنیم که اگر نکته ای می گویند الزامی ندارد که فرزندان به آن گوش دهند، می توانند دلایلشان را توضیح دهند و در بسیاری از موضوعات دیگر نیز با آنها مشورت کنند، اما وقتی عنوان دخالت به موضوعاتی که مطرح می کنند می دهیم، باعث رنجش خاطر والدین می شود، چرا که دائما فرزندان میگویند که ما بزرگ شدیم و دیگر نیازی به توصیه های شما نداریم یا عباراتی شبیه به همین مضامین میگویند که باعث ایجاد کدورت بین فرزندان و والدین میشود. این در حالی است که زوج ها می توانند به بهترین شکل ممکن با جلب رضایت والدین و بدون اجرا کردن پیشنهادات آنها روابط را مستحکم نگه دارند. حذف نگاه دخالتی آنچه در روابط والدین و زوجها اهمیت دارد تنظیم روابط است، یعنی هر کدام از زوجها باید بدانند چطور رابطه خود را با والدینشان تنظیم کنند که ارتباطات حفظ و از دانش و تجربه والدین استفاده شود. ما بسیاری اوقات نیاز به حمایت والدین داریم. این حمایت الزاما مالی نیست، حتی حمایت عاطفی والدین هم می تواند پشتوانه محکمی برای زندگی زوجها باشد. اگر والدین جاهایی به هر دلیل دخالت می کنند باید شفاف به آنها بگوییم، اما حرمتشان را هم حفظ کنیم. حفظ حرمت باعث می شود اگر آنها به هر دلیل دخالت بیجا هم داشته باشند با همین نحوه برخورد متوجه آن شوند که نباید به برخی مسائل ورود پیدا کنند و بعد از این هم نحوه برخورد و گفتههایشان تغییر می کند. بنابراین نباید مقابلشان گارد بگیریم. همه ما والدین خود را دوست داریم و نمیگذاریم کسی به آنها بی احترامی کند، چون برایمان قابل تحمل نیست. بنابراین باید نگاه وعینکمان را عوض کنیم و به دخالت آنها از دید تجربه نگاه کنیم و پیش خود بگوییم آنها دغدغه زندگی ما را دارند که این مباحث را مطرح می کنند. بنابراین اگر نکته هایشان را به شکل پیشنهاد تلقی کنیم، در پذیرش آن مقاومت نمی کنیم، اما اگر مبنای دخالت بر آن بگذاریم، حتی اگر پیشنهادشان هم خوب باشد آن را رعایت نخواهیم کرد. پس بهتر است به جای نگاه انتقادی به والدین درصدد بهبود مهارت های اجتماعی خود باشیم تا هر نکته ای را به پای دخالت نگذاریم. بهبود زندگی با اخذ مشورت ما همه نیاز داریم از تجربه دیگران استفاده کنیم. زوجها هم به عنوان افرادی که تازه تشکیل زندگی دادهاند، در مواردی نیاز به راهنما دارند که آن راهنما میتواند خانواده یا فرد دیگری باشد. بنابراین هیچگاه نباید خودمان را بی نیاز از راهنما و مشورت نشان دهیم. طبیعتا والدین به آن علت که ما پاره تنشان هستیم، دلسوز ما هستند و ممکن است نکته ای بگویند که ما ندانیم و به درد زندگیمان بخورد، چون آنها می خواهند که ما زندگی بهتری داشته باشیم و فکر می کنند اگر نکته ای را نگویند و دلسوزی نکنند، اتفاق ناخوشایندی می افتد. بنابراین باید به آنها اجازه بدهیم که حرفشان را بزنند. در حالی که نوع برخورد ما می تواند به گونه ای باشد که حرمتشان را حفظ کنیم و اگر پیشنهاد خوبی ندادند آن را اجرا نکنیم. من خیلی با کلمه دخالت موافق نیستم. اخذ مشورت با والدین می تواند کیفیت زندگی ما را بهبود ببخشد، حتی در دین ما هم گفته شده که برای حل اختلاف به سراغ ریشسفیدان بروید، به دلیل اینکه آنها تجربه ای دارند که ممکن است ما نداشته باشیم. پس چه بهتر که والدین را به عنوان ریش سفیدان زندگی خود انتخاب کنیم و به آنها اجازه بدهیم که تجربیات خود را در اختیار ما بگذارند. تنظیم روابط والدین و زوجهای جوان در کنار پیامد مثبت استفاده از تجربیات والدین گاهی تکرار بیش از حد آن شکل دخالت به خود می گیرد، تا جایی که موجب اختلاف زوج ها می شود و گاهی ارتباط بین فرزندان و والدین را تضعیف و قطع می کند، حتی آثار روانی بدی نیز بر والدین و زوجها می گذارد، چون ما تشکیل زندگی مشترک می دهیم که خانواده ها به هم نزدیک شوند نه آنکه دوری ایجاد کنیم. گاهی مواقع زوجها هر دو می خواهند به حرف والدین خود گوش دهند که این می تواند زمینه جدایی را تشدید کند. بنابراین نیاز است که ما مهارت روابط و ارتباط اجتماعی را یاد بگیریم، آن وقت خیلی از مشکلات اتفاق نمی افتد. بهترین کار این است که زوجها روابط با خانواده های خود را به گونهای تنظیم کنند که ارتباطات مستمر باشد، اما استقلالشان هم در زندگی حفظ شود، چون قرار نیست هر چه والدین گفتند الزاما توسط زوجها اجرا شود. زوجها با توضیح در مورد پیشنهادات والدین میتوانند آنها را مجاب کنند که دلسوزی تان برای ما ارزشمند است، اما بنا به دلایلی نمی توانیم خواسته های شما را بپذیریم، چرا که مقاومت در مقابل پیشنهادات والدین مناسب نیست و ناراحتی به وجود می آورد، پس بهتر است آن را مدیریت کنیم. کاهش عوارض دخالت والدین زوجها باید نسبت به مشورت با والدین از خودشان علاقهمندی نشان دهند، چرا که زندگی اجتماعی تجربیاتی به وجود می آورد که حتی زوجهای تحصیلکرده هم نسبت به آن آگاه نیستند. با وجود این، باید همیشه در مورد موضوعات مختلف مشورت بگیریم، چون هیچکس تاکنون از مشورت ضرر ندیده است، به این دلیل که تصمیم گیرنده ما هستیم و مشورت دهنده فقط مشورت می دهد. بنابراین نباید به پیشنهادات والدین نگاه دخالتی داشته باشیم، چون والدین همیشه در دوران نوجوانی و جوانی در زمینه درسی، اشتغال و... به ما مشورت دادهاند. نباید با ازدواج کردن این حق را از آنها بگیرم، چون واقعا غیر منطقی است. ما باید خودمان فضای مشورت را فراهم کنیم تا والدین دلخور نشوند. * رئیس انجمن مددکاران اجتماعی
دیدگاه تان را بنویسید