غدیر، منا، جهان اسلام

سبل السلام: در پایان بحث تفسیری جلسه قرآن روز 8 مهر 1394 که در ایام عید سعید غدیر برگزار کردید، حجت الاسلام قاسمیان به ذکر نکاتی در خصوص عید غدیر، وحدت مسلمین و ولایت الله، مسئله ی منا و مسائل روز جهان اسلام خصوصاً موضوع سوریه و یمن و عراق و مبارزه در راه اسلام پرداختند که متن این سخنان در ادامه می آید.

در موضوع غدیر

در موضوع غدیر باید این نکته را توجه داشته باشیم که غدیر یعنی ولایت، یعنی حاکمیت، یعنی حاکمیت اسلام، یعنی تولید موتور محرک اسلام که همان حاکمیت آن است. یعنی تمام این اتمام نعمت که می گویند همین است که به حاکمیت اسلام و حاکمیت الله برسد و آنگاه می شود اتمام نعمت؛ که تحت این ولایت، تمام نعمت های خداوند به بشر برسد، به شرطی که جامعه ولایتمدار باشد. و از آن طرف نفی طاغوت در مقابل ولایت؛ این امانتی که قرآن می گوید نگاه دارید و به دست صاحب آن برسانید و تحاکم را پیش طاغوت نبرید و پیش ولی بیاورید.

وحدت، ضرورت امروز

امروز ضرورت این نیست که یک سنی را جلو بکشید و از او بپرسید امام اولت کیست؟ بحث از این ها گذشته. الان در جای دیگری هستیم که باید هوش و حواسمان به آنجا باشد. ولایت مستمر است. آن چیزی که بخواهیم زور بزنیم که یک حادثه تاریخی را با ابعاد مختلف آن بحث کنیم، به جای آن به این دقت کنیم که عصاره آن بحث همین الان هست. می دانید باید با اهل تسنن چه کنیم؟ باید اهل تسنن را به نظام پیوند بدهیم نه به امیرالمومنین. وقتی به نظام پیوند بدهی، خواه ناخواه در قطاری سوار کرده ای که قطار ولایت است و به آن سمت می رود. امروز اگر کسی فناوری تولید کند که به نفع حاکمیت اسلام هزینه می شود، این چه بخواهد و چه نخواهد این خرج حاکمیت ولایی می شود. وقتی آقا می گویند الان مهم ترین مسئله وحدت است، باید به این نکته توجه کنیم.

یک اشتباه علمی

دقت داشته باشید. هیچ عالم سنی نگفته کشتن شیعه واجب است، هیچ عالم شیعه نگفته کشتن سنی واجب است. ولی همه علمای اهل تسنن گفته اند کشتن روافض واجب است. همه علمای شیعه هم گفته اند کشتن نواصب واجب است. رافضی یعنی کسی که به خلفای آن ها فحش می دهد، ناصبی یعنی کسی که به ائمه اطهار فحش می دهد. یک اتفاق علمی اشتباه در حال وقوع است که به اشتباه بسیاری از کسانی که می خواهند متون اهل سنت را ترجمه کنند، به روافض که می رسند، "شیعه" ترجمه می کنند. درحالی که منظور شیعه نیست؛ و ناصبی را سنی ترجمه می کنند. از رافضی عمق معنایی که اراده می کنند کسانی هستند که به خلفای آن ها فحش می دهند.

رابطه شیعه و سنی ایران

ما بیست و هشت، نه سال است که اردوی جهادی می رویم و پیرغلام شده ایم! این مناطقی که میرفتیم نه شیعه با سنی مشکل داشت و نه سنی با شیعه، همه هم محب اهل بیت بودند، یکی با دست بسته نماز می خواند و یکی با دست باز. یکی اشهد ان علی ولی الله می گفت و یکی نمی گفت، با هم مشکلی هم نداشتند. همه هم تلاششان در قطار ولایت در می آمد! یک عده انسان مغرض یا نفهم، بحثی را تشدید می کنند که اصلا فایده ندارد. وقتی یک سنی که در اخوت اسلامی با او هستی، از جریان ولایت زده می کنی - این طرف جریان شیعه انگلیسی و آن طرف وهابیت و تکفیری ها - تلاشش دیگر در کاسه تکفیری ها و دواعش در می آید و به آن ها می پیوندد. همین سفر ایلام کرمانشاه اخیر که 5700 نفر به مسافرت جهادی رفتند، آنجا تحرکات داعش هست. حضور وحدت زای همین افراد در ثلاث باباجانی، سرپل ذهاب، گیلانغرب که با نیت خدمت بود، در بولتن اخیر یکی از نهادهای امنیتی نوشته شده بود که به علت تلاش های جوانان فعالیت های داعش کم شد. چرا؟ چون همانجا فردی من را بغل می کرد و می دانست من شیعه هستم، ولی می گفت من فکر میکردم اینجا دارم می میرم! این می شود پیوند و وحدت. وقتی این فرد در کاسه نظام می ماند تلاش هایش مال ولایت در می آید. برای همین تعبیر داریم که حضرات گفته اند ما را اینگونه در دل مردم محبوب کنید و خدمت کنید و به مریض هایشان سر بزنید. برخی همین عید غدیرها را زمینه می کنند برای کاسه دشمن.

ولایت الله یا ولایت طاغوت

آن طرف هم خالی از جریان ولایت نیست. چه ولایت طاغوت چه ولایت الله، بالاخره جریان ولایت همیشه هست. این که داریم "یوم ندعوا کل أُناسٍ بإمامِهم" به خاطر این است که همه امام دارند. اگر کسی با روحیه خیلی خوب و عاشق امیرالمؤمنین می رود در جامعه امریکا کار می کند و پیچ سفت میکند، کلاً تلاشش در آن نظام ولایی در می آید. حالا بگویید این عاشق امام حسین (ع) است. بله اگر این فرد عشق را دارد و گروه های مسلمانان را تجمیع میکند و بسیج می کند و حفظ می کند و مشغول این دغدغه هست و مثل علی ابن یقطین امام صادق (ع) است توفیر می کند. آن فرد اول سیاهی لشکر همان نظام ولایی هست. برای همین است که ائمه در روایات گفته اند که شما اینجور خدمات را به بنی امیه می دهید. اگر شما این خدمات را به بنی امیه نمی دادید "لَما سَلبونا حقاً"، حق ما را سلب نمی کردند. این فرد دارد تلاش می کند برای آن و فکر می کند چون من محب امیرالمومنین هستم - اثرگذار هستم - . طاغوت، از صیغه های مبالغه طغیان است و از بدترین صیغه ها در طغیان است. ـ با این فکر ـ شما فرض کن سوار هواپیمای جت می شوی که در مسیری می رود و تو داری در راهروی آن بر خلاف جهت حرکت راه می روی! این را دقت کنید. این نکته ای که کسی در کدام نظام ولایت کار می کند و چه ولایتی را قبول میکند مهم است. امروز عید غدیر یعنی این که تو ولایت را بفهم، برو برای ولایت کار کن. ولایت امروز در ایجاد وحدت و تزریق وحدت است. در این است که اهل تسنن را در بغل بگیری و این برای نظام بماند.

ولایت مهم ترین رکن است و برای آن حرف ها بسیار است، در این مقطع قصد شد یک موضوع کاربردی عملی روز گفته شود.

در موضوع منا

در مورد حادثه منا اولاً فهمیدیم واقعاً چقدر زیرساخت های جوانان ما ایراد دارد که بایک حادثه منا، حج و جریان ابرهه و قرآن و ... زیر سوال می رود که باید ببینیم چه هنری به خرج دادیم واقعاً که این طور است که کافی هست یک بادی بوزد و سوءمدیریتی باشد و اینطور شود! مسئله واقعا ناراحت کننده هست و تاسف آور ولی این که با یک اتفاق این برداشت ها شود و این دست شبهات؛ که حج واجب اگر تعطیل شود، داریم که خدا هلاک میکند امت اسلامی را. حالا آدم های عوضی که ان شاءالله خدا مقدمه ای برای نابودی آن ها کند - که امروز هم آقا تیغ سختی برایشان کشید که جواب سخت می دهیم - آن جا هستند...

دیپلماسی یعنی مبارزه!

الان وضع سوریه و یمن و عراق خیلی خوب است و این یعنی: دیپلماسی یعنی مبارزه! کسی که مبارزه میکند قدرت دارد. واقعا در حال منکوب شدن هستند و این نشان دهنده عمق استراتژیک نظام است که نشان می دهد عده ای هنوز هستند که معتقدند دیپلماسی یعنی مذاکره و این یعنی باید مبارزه باشد تا بتوانی وقتی خواسته پای میز مذاکره بنشینی، بتوانی بنشینی. آنانی که امتیازی می دهند یادشان نرود که این امتیازها را کجا و چطور و با چه خون شهدایی کسب کردیم که امروز ـ درست یا غلط ـ این امتیازات را می دهیم. به قول آقا معلوم نیست ته آن چه چیزی در بیاید. بالاخره این یادمان نرود که عده ای در حال مبارزه در سوریه و یمن هستند که دشمن را به گل نشانده اند. آن ها هستند که می توانند تولید دیپلماسی کنند و سرمان را باید بالا بگیریم.

حس مبارزه در شهر

این بد هست که سوریه را در حال بمباران می کنند و یمن بمباران میکنند و کشته می دهند ما انگار درایم فیلم تماشا می کنیم! یک عده مسلمانند که دارند بمب می ریزند و در یک عروسی 130 نفر کشته می شوند. انتقاد من این بود به صداوسیما که ای صداوسیما! ای مردم! یعنی چه که سوریه در این وضعیت است و آن وقت اینجا دو ریال کسی هزینه نمی کند که کمک کند به سوریه؟ تا یک مدتی شهدایی که در سوریه از گردان فاطمیون و غیره بودند با غربت تشییع می کردند. اینقدر جگر داشتند که جلوی دشمنان اسلام ایستادند. برای چه جامعه نباید حس کند که من در یک جنگی هستم و اینها برادران من هستند و باید سر خود را بالا بگیرم بابت این مدافعان حرم؟ دیپلماسی در مبارزه کردن است دیگر! ان شاءالله غرفه هایی در کل شهر زده خواهد شد برای کمک به سوریه و یمن. همانطور که آن موقع مادران مشارکت می کردند و تخم مرغ می آورند.این مشارکت در امر جبهه نیست. این چهار تا تخم مرغ و یک لنگه جورابی که مادری با کامواهای موجود در خانه اش می بافد و می گوید همین قدر توانم بود که قیمتی نیست! این یعنی حس مبارزه. این حس متأسفانه دارد می میرد و متأسفانه دولتمردان اخیر ما هم به شدت این حس مبارزه کردن را ضایع می کنند. ما اهل مبارزه کردن هستیم و دیپلماسی ما هم در مبارزه کردن است و شاهد آن هم همین که با این همه ادعا یک ویزا نتوانستد بگیرند و آخر هم از جریان دیگری، کس دیگری ویزا گرفت! این چه دیپلماسی هست که یک ویزا نتوانستد بگیرند و بعد در حوادث اتفاقی تماس و دست دادن می شود! این را یادمان نرود که اهل مبارزه بودیم و هستیم و لازم باشد در سوریه و یمن می رویم و می جنگیم و باید کمک کنیم به عراق و لبنان و این ها شهدای اسلام هستند. دیوانه کسی است که می گوید فلسطینی ها سنی هستند.این نهایت بی شعوری هست که کل شعور او از مسئله دین این است که کمک به فلسطین یعنی کمک به یک سنی!