فقط ۲ درصد از ورودیها به دانشگاه از قشر محروم هستند
کنکور علیه عدالت
یک آمار رسمی هولناک؛ «فقط ۲درصد ورودی دانشگاهها از اقشار محروم هستند.» این دادهها همین دیروز از سوی منصور کبکانیان، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی اعلام شده است. گزارهای تلخ که نشان میدهد در همه این سالها آنچه در نظام آموزشی ایران قربانی شده چیزی است به نام «عدالت».
فرش قرمز زیر پای دهکهای بالا
این موضوع وقتی تلختر میشود که بدانیم عدالت آموزشی از جمله ترکیبهای پرتکرار در میان توصیههای مقام معظم رهبری بوده است اما آنطور که منصور کبکانیان گفته «تنها ۲درصد از رتبههای زیر ۳۰۰۰ آزمون ورودیهای دانشگاهها در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ جزو دهکهای اول، دوم و سوم یعنی اقشار کمبرخوردار و محروم بودهاند.» گرچه این دادههای آماری هم چندان تازگی ندارد و این رویه طی سالهای گذشته هم وجود داشته، هر چند این شکاف به این اندازه در ورود به دانشگاه مشهود نبوده است. همین دو سال پیش آمارهای رسمی نشان میداد ۶۰درصد دانشجویان دانشگاههای برتر از دهکهای بالای درآمدی بودند و سهم دهکهای کمدرآمد تنها ۱۱درصد بوده است.
کیفیت پایین مدارس دولتی
یکی از علل ناکامی دهکهای کمدرآمد جامعه در کنکور تضعیف کیفی و کمی آموزش در مدارس عادی دولتی است. این دهکهای پایین درآمدی از مدارس عادی دولتی استفاده میکنند و کیفیت پایین این مدارس یک واقعیت غیرقابل انکار است، این مدرسهها از امکانات کمی برخوردار هستند و ساعتهای آموزشی که در آنها برگزار میگردد کمتر از مدارس پولی است. همین گزاره را بگذارید کنار نگرانی مقام معظم رهبری که در شهریور۱۳۹۹ عنوان کرده بودند. «من مکرر درباره عدالت آموزشی گفتهام. نباید دانشآموز ما در یک نقطه دوردست با دانشآموزی در فلان محله تهران از لحاظ آموزشی تفاوتی داشته باشد. سطح مدارس دولتی باید طوری بالا بیاید که دانشآموز احساس اعتماد کند و خانوادهاش هم حس نکند که دانشآموز را در یک جای بیپناه رها میکند.»
تعمد در بیعدالتی
برخی باور دارند کاهش ساعتهای تدریس و کاهش کیفیت آموزشی بهویژه در سالهای اخیر سیاستی ناخواسته از سوی وزارت آموزشوپرورش به مدارس عادی دولتی نبوده و سیاستهای آموزشی چندان هم ناراضی از آن نیست! در حقیقت آنها با هدف کاهش هزینههای حقالتدریس و حقوق در مدارس دولتی، کیفیت، حجم کتب و میزان ساعتهای درسی را با بهانهها و عناوین مختلف مانند سخت و زیاد بودن و... کاهش دادهاند اما دست مدارس پولی را برای اجرای فوقبرنامهها و کلاسهای بیشتر با تامین هزینهها از اولیا باز گذاشتهاند. قرار بود کنکور، عدالت آموزشی را در جامعه برقرار کند اما امروزه و با توجه به این آمارها خود به نمادی از تبعیض و بیعدالتی تبدیل شده است، قرار بود با بیعدالتی بجنگد اما امروز با عدالت در نبرد است. دهکهای بالای درآمدی جامعه با صرف هزینههای گزاف از سدکنکور میگذرند، طبقه متوسط جامعه مجبور است سهم زیادی از درآمد خود را به پای آن بریزد و دهکهای پایین درآمدی کمترین شانس را برای موفقیت در آن دارند!
دیدگاه تان را بنویسید