ورود پکن به جهان عرب از دروازه فلسطین

کد خبر: 1195490

شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین هفتم دسامبر برای یک سفر سه روزه عازم عربستان سعودی شد. این سفر دومین سفر رئیس‌جمهور چین به خارج از کشور بعد از عزلت طولانی‌مدت او در عرصه بین‌الملل بود و همین نکته کافی است تا معلوم شود او برای این سفر هدف یا اهدافی محدود برای امضای چند پیمان همکاری و اقتصادی با عربستان سعودی در نظر نداشت بلکه سفر خود را در چارچوب وسیعی از نحوه تعامل پکن با کشور‌های عربی می‌نگریست

ورود پکن به جهان عرب از دروازه فلسطین

شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین هفتم دسامبر برای یک سفر سه روزه عازم عربستان سعودی شد. این سفر دومین سفر رئیس‌جمهور چین به خارج از کشور بعد از عزلت طولانی‌مدت او در عرصه بین‌الملل بود و همین نکته کافی است تا معلوم شود او برای این سفر هدف یا اهدافی محدود برای امضای چند پیمان همکاری و اقتصادی با عربستان سعودی در نظر نداشت بلکه سفر خود را در چارچوب وسیعی از نحوه تعامل پکن با کشور‌های عربی می‌نگریست. این نکته با توجه به حضور او در نشست مشترک با رهبران کشور‌های عربی، طرح مسئله فلسطین در این نشست و واکنش رسانه‌های غربی به آن به خوبی معلوم می‌شود، به خصوص اینکه اکثر رسانه‌های غربی و به خصوص امریکایی این سفر را به عنوان پاسخ شی به سفر جو بایدن به عربستان سعودی در ماه جولای و رقابت او با بایدن در حوزه کشور‌های عربی ارزیابی می‌کردند.

رقابت بزرگ و کشور‌های عربی

شکی نیست ارزیابی رسانه‌های غربی از سفر شی به عربستان سعودی دست‌کم بخشی از واقعیت قضیه را نشان می‌داد. در واقع، این بایدن بود که در سفرش به عربستان سعودی می‌خواست نشان دهد هنوز هم امریکا حضور تعیین‌کننده‌ای در خاورمیانه دارد و حتی آن موقع متعهد شد به اینکه امریکا نفوذ خود را در خاورمیانه به چین واگذار نخواهد کرد و به صراحت گفت: «ما از منطقه خارج نمی‌شویم تا خلائی را ایجاد کنیم که چین، روسیه یا ایران آن را پر کنند.» با این حال، سفر شی به خوبی نشان داد این خلأ به وجود آمده و چین به دنبال پر کردن آن است. نکته‌ای که بایدن در آن سفر متوجه آن نشده بود یا دست‌کم تظاهر به بی‌توجهی می‌کرد، این بود که کشور‌های عربی در رقابت بین قدرت‌های بزرگ دیگر آن حیاط خلوت مورد اعتماد واشنگتن نیستند بلکه در عین حفظ روابط خود با امریکا، به دنبال ایجاد توازنی بین آن و دیگر قدرت‌های بزرگ در روابط خارجی خود هستند. از این رو بود که نه عربستان سعودی و نه هیچ یک از کشور‌های عرب تولیدکننده نفت حاضر نشده است طی این ۱۰ ماه از جنگ اوکراین به درخواست‌های امریکا و متحدان اروپایی‌اش در زمینه افزایش تولید و صادرات نفت پاسخ مثبت بدهد و برخلاف این، به تعهدات خود نسبت به روسیه در اوپک پلاس پایبند ماندند. همین موضع را عربستان و کشور‌های عربی در خصوص چین دنبال می‌کنند. هر چند امریکا دائماً بر این کشور‌ها برای محدود کردن روابط اقتصادی خود با چین فشار وارد می‌کنند، اما معلوم است این فشار‌ها به جایی نرسیده است. برای مثال، تجارت دوجانبه چین و عربستان سعودی تا پایان سال گذشته میلادی تا ۳۱/۸۷ درصد رسید و قرارداد‌های شرک چینی سینوپک با شرکت سعودی آرامکو در ماه‌های اوت و مارس به خوبی نشان از توسعه و گسترش روابط اقتصادی دو طرف داشت. از این رو و برخلاف حرف بایدن، زمینه برای رقابت شی با او فراهم شده بود.

مسئله فلسطین

نکته قابل توجه اینکه شی در این سفر به خوبی نشان داد از چه موضعی می‌تواند ایده تقویت روابط چین با کشور‌های عربی را دنبال کند. این ایده چیزی نیست جز مسئله فلسطین چراکه تنها ایده‌ای است که می‌تواند نقطه مشترک برای جلب توجه کشور‌های عربی و به خصوص افکار عمومی این کشور‌ها باشد. در واقع، عمده دستور کار نشست مشترک رهبران چین و کشور‌های عربی بر حول همکاری‌های اقتصادی و انرژی بود، اما شی با طرح مسئله فلسطین نشان داد می‌خواهد با ورود به قدیمی‌ترین و پیچیده‌ترین پرونده خاورمیانه، سطح چین با کشور‌های عربی را ارتقا دهد. او برای انجام این کار و برای نخستین بار موضع رسمی پکن مبنی بر حمایت از تشکیل کشور مستقل فلسطینی با پایتختی بیت‌المقدس را بیان کرد و از راه‌حل دو کشوری نیز حمایت کرد. او با اشاره به ضرورت عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل، از بی‌عدالتی‌هایی گفت که فلسطینی‌ها متحمل شده‌اند و اینکه تضییع حقوق مشروع آن‌ها دیگر نباید تداوم یابد. ژانگ جون، سفیر و نماینده دائم چین در سازمان ملل، در راستای همین سیاست شی است که رژیم‌صهیونیستی را روز پنج‌شنبه ۱۹ دسامبر مورد خطاب قرار داد و از آن خواست به اقدامات خودسرانه علیه فلسطینی‌ها پایان دهد و گفت: «گسترش فعالیت‌های شهرک‌سازی اسرائیل روی زمین و منابع فلسطین نوعی تجاوز به حقوق فلسطینیان به شمار می‌آید و دستیابی آن‌ها به حق تعیین سرنوشت، تشکیل یک کشور مستقل را دست‌نیافتنی می‌کند. چین همیشه به مردم فلسطین اهمیت می‌دهد.» به این ترتیب، چین دیگر نمی‌خواهد مثل گذشته تنها شریک تجاری کشور‌های عربی شناخته شود، بلکه برنامه اساسی در نظر دارد تا به عنوان یک قدرت بزرگ بین‌المللی یکی از طرف‌های اصلی در خاورمیانه باشد و پرونده فلسطین بهترین عرصه برای ارتقای این موقعیت چین در خاورمیانه است.

رقابت نرم چینی

بیزنس اینسایدر در ۲۰ دسامبر تحلیلی به قلم ناتالی آرمبروستر و دیفنس پریوریتیس از سفر شی به عربستان منتشر کرد و این دو در مقاله خود این عقیده عمومی رسانه‌های غربی را نقد کردند که معتقد هستند سفر شی پیام تهدید‌آمیزی به غرب بود. نقد این دو در اصل به آن زاویه دیدی است که رسانه‌های غربی از همان منظر به سفر شی نگاه می‌کنند و همین زاویه است که باعث می‌شود آن‌ها ورود او به عربستان و دیدارش با رهبران کشور‌های عربی را تهدیدی برای امریکا بدانند. این زاویه دید، همان زاویه دید امریکا به منطقه در ۳۰ سال گذشته است که همواره حضور خود را با استقرار نیرو‌های نظامی و اعمال قدرت سخت می‌بیند، اما به نظر این دو نویسنده چین به دقت این نوع زاویه دید امریکا و پیامد‌های آن را سنجیده و دیگر نمی‌خواهد همان اشتباهی را تکرار کند که امریکا طی سه دهه گذشته مرتکب آن شده است. به جای این، نویسندگان مقاله روابط اقتصادی و تجاری چین با کشور‌های عربی و نیاز متقابل در این روابط را مورد بررسی قرار داده‌اند و معتقدند سرمایه‌گذاری و حضور چین به جای اینکه حاکی از جاه‌طلبی‌های ژئوپلتیک و اتحاد امنیتی چین با کشور‌های منطقه باشد، مشخصاً به دنبال منافع مشترک اقتصادی و مسئله تأمین انرژی است. مبنای پکن برای حضور در خاورمیانه برخلاف واشنگتن است و به جای رویه واشنگتن برای ورود به مناقشات، پکن ترجیح می‌دهد از این مناقشات فاصله بگیرد و از طریق تقویت روابط اقتصادی و تجاری با کشور‌های منطقه، پیوند‌های خود را با این کشور‌ها بدون هزینه‌ها و خطا‌های امنیتی تقویت کرده باشد، از این رو این دو نویسنده نتیجه می‌گیرند «احتمال نمی‌رود که سفر شی جین‌پینگ به عربستان نشان دهنده همسو شدن این دو کشور باشد، چراکه پکن ترجیح می‌دهد بین روابطش با رقبای منطقه‌ای تعادل برقرار کند.» به عبارت دیگر، پکن با تفکیک بین مناقشات منطقه‌ای با روابط اقتصادی و امنیتی به دنبال این است که با کمترین هزینه ممکن حضور خود را در منطقه خاورمیانه و به خصوص کشور‌های عربی تقویت کند و این الگو به طور کلی متفاوت از رویه امریکاست که با تنش‌آفرینی به دنبال حفظ موقعیت منطقه‌ای خودش است. این را می‌توان رقابت نرم پکن با امریکا در برابر رقابت سخت امریکا دانست و با توجه به اینکه نتیجه سه دهه رقابت سخت امریکا جز پیامد‌های منفی برای آن نتیجه‌ای نداشته است، به نظر می‌رسد سیاستگذاران پکن ترجیح داده‌اند با رقابت نرم، مسیر امنی را در خاورمیانه و از میان کشور‌های عربی طی کنند تا اینکه به این وسیله کمترین هزینه و بیشترین نتیجه ممکن را در ابعاد کلی رقابت بزرگ خود با امریکا به دست آورده باشند.

منبع: روزنامه جوان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها