چرا ديوار برلين ساخته شد؟

کد خبر: 93966

نويسنده با زير سؤال بردن ادعاهاي رسانه‌هاي غربي مبني بر اينكه در 1961، كمونيستهاي برلين شرقي ديواري ساختند تا شهروندان تحت ظلم خود را از فرار به سوي برلين غربي و آزادي باز دارند، سعي مي‌كند پرده از چهره حقيقت بردارد.

فارس: يك پايگاه خبري آمريكايي با رد دلايل مطرح شده در غرب درباره احداث ديوار برلين تاكيد كرد كه مهمترين دليل ساخت اين ديوار، جلوگيري از اقدامات خرابكارانه كشو‌رهاي غربي از جمله آمريكا بوده است. پايگاه خبري تحليلي "كانتر پانچ " در مقاله‌اي به قلم "ويليام بلوم " با عنوان "فروپاشي ديوار برلين " با بيان اينكه طي چند هفته آينده رسانه‌هاي غربي موتور تبليغاتي خود را روشن كرده و با تمام قوا بيستمين سالگرد فروپاشي ديوار برلين در 9 نوامبر 1989 را جشن مي‌گيرند، نوشت: يك بار ديگر مسائل كليشه‌اي مربوط به دوران جنگ سرد در مورد تقابل دنياي آزاد با ظلم كمونيستي مطرح خواهند شد و داستان چگونگي و چرايي ساخت اين ديوار به كرات تكرار خواهد شد. نويسنده با زير سؤال بردن ادعاهاي رسانه‌هاي غربي مبني بر اينكه در 1961، كمونيستهاي برلين شرقي ديواري ساختند تا شهروندان تحت ظلم خود را از فرار به سوي برلين غربي و آزادي باز دارند، سعي مي‌كند پرده از چهره حقيقت بردارد. به گفته بلوم قبل از اينكه اين ديوار ساخته شود، همه روزه هزاران نفر از آلمان شرقي براي كاركردن به آلمان غربي مي‌رفتند و عصرها نيز به منازل خود در آلمان شرقي باز مي‌گشتند. بنابراين آنها بر خلاف ميل خود و بالاجبار در آلمان شرقي نگه داشته نشده بودند. به اعتقاد وي ديوار به دو دليل عمده ساخته شد: آلمان غربي با استخدام متخصصان و كارگران ماهر آلمان شرقي، ضرر و زيانهايي را به طرف شرقي تحميل مي‌كرد، از آنجا كه اين متخصصان و كارگران با پول دولت كمونيستي توانسته بودند به اين درجه از مهارت دست يابند بنابراين استخدام آنها از سوي آلمان غربي باعث بوجود آمدن بحران كار و توليد در آلمان شرقي شد. براي اثبات اين مدعا، نيويورك تايمز در 1963 گزارش داد: " آلمان غربي با ساخته شدن ديوار برلين از لحاظ اقتصادي بسيار متضرر شده است، چرا كه 60000 كارگر و متخصصي كه روزانه از برلين شرقي به برلين غربي براي كاركردن مي‌آمدند بواسطه اين ديوار ديگر امكان ارتباط با بخش غربي و فعاليت در آنجا را ندارند. " ( نيويورك تايمز، 27 ژوئن، 1963، صفحه 12) دومين دليل وي مربوط مي‌شود به كارشكني‌ها و اقدامات تخريبي كشورهاي غربي عليه آلمان شرقي به خصوص آمريكايي‌هايي كه طي دهه 1950 ميلادي، در دوران جنگ سرد در آلمان غربي حضور داشتند: تمام اين فعاليتها با هدف چوب لاي چرخ اقتصاد و دولت اين كشور گذاشتن صورت مي‌گرفت. سيا و ساير سازمانهاي اطلاعاتي و نظامي آمريكا، گروه‌ها و افراد فعال در آلمان شرقي و غربي را استخدام، تجهيز و تامين مالي كرده و به آنها تعليمات لازم را مي‌دادند تا اقداماتي در جهت انحراف افكار عمومي از تروريسم به سمت بزهكاري نوجوانان انجام دهند، يا از آنها مي‌خواستند تا هر كاري براي سخت‌تر شدن شرايط زندگي براي مردم آلمان شرقي و كمتر شدن حمايت آنها از دولتشان صورت دهند، و يا اينكه به هر عملي دست مي‌زدند تا كمونيستها را نزد عموم مردم از محبوبيت بيندازند. به نوشته اين مقاله اقدامات خرابكارانه عليه آلمان شرقي از تنوع بسياري برخوردار بوده كه در ادامه نمونه‌هايي از آن ذكر شده است: آمريكا و آژانس‌هاي وابسته به آن از مواد منفجره، مواد محترقه، دستكاري در مدارهاي برق و ساير روشها براي آسيب زدن به نيروگاهها، كشتي سازيها، كانال‌ها، لنگرگاه‌ها، ساختمان‌هاي عمومي، پمپ بنزينها، حمل و نقل عمومي، پلها و غيره استفاده مي‌كردند. آنها ريلهاي قطارهاي باربري را دستكاري مي‌كردند تا كارگران به شدت آسيب ببينند، 12 واگن از قطار باربري را آتش زده و مخازن فشار هواي بقيه را نيز از كار انداختند، از اسيد براي خراب كردن ماشين آلات حياتي كارخانه‌ها استفاده مي‌كردند، يا شن در توربينها مي‌ريختند تا آن را از كار بيندازند، كارخانه كاشي سازي را آتش زدند، فرآيند كاري در كارخانه‌ها را كند كردند، با سم در حدود 7000 راس از گاوهاي يك دامداري را از بين بردند، به شيري كه قرار بود در مدارس آلمان شرقي توزيع گردد صابون اضافه كردند، زمانيكه دستگير شدند قصد داشتند تا مقدار زيادي سم كانتاريدين را در سيگارها قرار دهند و از اين طريق رهبران آلمان شرقي را مسموم كنند، آنها براي به هم زدن جلسات‌ سياسي از بمب‌هايي كه بوي بد از آنها متصاعد مي‌شد استفاده مي‌كردند، تلاش كردند تا از طريق فرستادن دعوتنامه‌هاي جعلي، قولهاي دروغين براي دادن تخت و اتاق مجاني، و كنسل كردن اين دعوتنامه‌ها فستيوال جوانان جهان در برلين شرقي را برهم بزنند، شركت كنندگان در اين فستيوال را با مواد منفجره، و پنجر كردن لاستيكها مورد آزار و اذيت قرار مي‌دادند، با چاپ كارتهاي تقلبي كه با استفاده از آنها امكان اين وجود داشت تا هركس مقدار بسيار زيادي غذا دريافت كند، باعث سردرگمي، كمبود غذا و عصبانيت شركت كنندگان مي‌گشتند، اطلاعيه‌هاي مالياتي و ساير اسناد دولتي را براي افزايش ناهنجاري‌ها در داخل صنايع و اتحاديه‌ها جعل مي‌كردند.... همه اينها و اقدامات ديگر از اين نوع، به صورت عمدي شكل مي‌گرفتند تا دولت آلمان شرقي را تحت فشار بگذارند. اين مقاله مي‌افزايد: در دهه 50 ميلادي، آلمان شرقي و اتحاد جماهير شوروي مرتبا شكايتهايي را از متحدان سابق شوروي در غرب و سازمان ملل به خاطر فعاليتهاي خرابكارانه و كار شكني‌هايي كه آنها انجام مي‌دادند تنظيم كرده و خواستار بسته شدن نمايندگي آنها در آلمان غربي شدند، آنها معتقد بودند كه اين نمايندگي‌ها مسئول كارشكني‌ها هستند، نام و نشاني نمايندگي‌ها را نيز بدست آورده بودند. ولي گوش شنوايي براي اين شكايتها نبود. بنابراين، به طور اجتناب ناپذيري دولتمردان آلمان شرقي با ورود افراد از غرب بسيار سختگيرانه برخورد كردند. حتي نويسنده معتقد است كه كمونيست شدن اروپاي شرقي با هماهنگي غرب بوده است: فراموش نكنيم كه اروپاي شرقي كمونيست شد چون هيتلر، با رضايت غرب، از آن به عنوان بزرگراهي براي رسيدن به اتحاد جماهير شوروي استفاده كرد تا بتواند بلشويسم را از بين ببرد. پس از جنگ، شوروي مسئول بستن اين بزرگراه شد. در 1999، "يو اس اي تو دي " گزارش داد: "زمانيكه ديوار برلين فرو ريخت، اهالي آلمان شرقي در آرزوي يك زندگي آزاد بودند، جاييكه كالا براي مصرف كنندگان فراوان بود و از مشكلات و سختي خبري نبود. ده سال بعد، 51 درصد از مردم اعلام داشتند كه ما با كمونيسم راحت‌تر و راضي‌تر بوديم. " ( يو اسي اي تو دي، 11 اكتبر، 1999، صفحه يك). ويليام بلوم مقاله‌اش را با ضرب‌المثلي روسي به پايان مي‌برد كه در آن زمان سر زبانها مي‌چرخيد: "تمام چيزهايي كه كمونيستها در مورد كمونيسم مي‌گفتند دروغ بود، ولي هر چيزي كه در مورد سرمايه‌داري گفتند به حقيقت پيوست ".

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها