طنز: چگونه فیلم انتخاباتی بسازیم؟

کد خبر: 657784

چطور مردم با اینکه می‌دانند فلان فیلم ترسناک، فیلم است و واقعی نیست ولی باز هم باورشان می‌شود و می‌ترسند؟ پس یک فیلم انتخاباتی هر چقدر هم که علمی-تخیلی باشد باز هم خوب است. در مثل مناقشه نیست؛ به قول معروف، دروغ هر چه بزرگ‌تر، باورپذیرتر.

طنز پس پریروز؛ رضا احسان‌پور: ساخت فیلم انتخاباتی برای کاندیداها از پیروزی در انتخابات هم مهم‌تر است. چرا که تجربه نشان داده است اگر کاندیدایی در انتخابات پیروز نشود اتفاق خاصی نمی‌افتد چون به هر حال طبق اصل بقای میز، همچنان میز و صندلی برای او آماده است و همین که در انتخابات شرکت کرده است حتی ممکن است باعث ارتقای میز و صندلی‌اش هم بشود. ولی اگر فیلم انتخاباتی کاندیدایی خوب از آب درنیاید، با توجه به فعالیت چشمگیر شبکه‌های اجتماعی، ممکن است فرد مورد نظر از زندگی ساقط شود! لذا بهتر است کاندیداهای محترم، تمام توان و بودجه‌ی خودجوش و مردمی خود را صرف ساخت یک فیلم انتخاباتی عالی و اثرگذار کنند.
هر چند همه می‌دانند که فیلم تبلیغاتی، فیلم است و کاندیدای محترم، خودش و مردم را فیلم کرده است ولی با این وجود باز هم تأثیر دارد و ممکن است چند میلیون رأی دیگر برای کاندیدا به ارمغان بیاورد. چطور مردم با اینکه می‌دانند فلان فیلم ترسناک، فیلم است و واقعی نیست ولی باز هم باورشان می‌شود و می‌ترسند؟ پس یک فیلم انتخاباتی هر چقدر هم که علمی-تخیلی باشد باز هم خوب است. در مثل مناقشه نیست؛ به قول معروف، دروغ هر چه بزرگ‌تر، باورپذیرتر.
مواد لازم برای ساخت فیلم انتخاباتی خوب به این شرح است:
- کاندیدا
- دوربین فیلم‌برداری
- کارگردان: اشتباه رایج این است که معمولاً کارگردان‌های مطرح و صاحب‌نام انتخاب می‌شوند. مردم یا حوصله‌ی دیدن فیلم‌های قبلی این افراد را نداشته‌اند یا اگر دیده‌اند به علت حجم بالای معناگرایی، چیزی متوجه نشده‌اند. لذا خاطره‌ی خوشی از آن کارگردان ندارند. حال اگر کارگردانی که کارنامه‌ی کاری‌اش پر از فیلم‌های آبگوشتی است فیلم انتخاباتی را ساخته باشد، مردم به جهت سابقه خوش و خرمی که با او دارند، از این فیلم هم استقبال می‌کنند. ضمن اینکه این کارگردان، رگ خواب مردم را به خوبی می‌شناسد. از کارگردانان سینما بهتر، کارگردانان نمایش‌های کمدی کوچه‌بازاری است که بیش از نیمی از آن رقص و آواز است.
- مردم پرشور و همیشه در صحنه: خدا را شکر تهیه‌ی این مورد کار خیلی سختی نیست. چون مردم همیشه در صحنه هستند و اتفاقاً همیشه هم پرشورند. اگر هم احیاناً گفته‌های مردم قابل‌پخش نبود، می‌توان از بازیگر و سیاهی‌لشگر استفاده کرد. ولی تجربه نشان داده است مردم اگر تا خرخره توی بدبختی هم باشند، روبه‌روی دوربین و میکروفون که قرار می‌گیرند باز هم از همه‌ی مسئولان تشکر می‌کنند.
- زنان بد‌حجاب و مردان فشن: «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»!
- خانواده‌ی شهدا: دیدار با خانواده‌ی شهدا و بوسیدن چادر مادر شهدا و دست پدر شهدا مخصوصاً با افکت اسلوموشن از ضروریات یک فیلم انتخاباتی است. اگر هم هیچ‌کدام از خانواده‌ی شهدا حاضر به دیدار با کاندیدای فیلم نشدند حضور بر سر مزار شهدا راحت‌ترین و بهترین کار است. مخصوصاً که الان دکوراسیون برخی از گلزارهای شهدا را هم عوض کرده‌اند و دیگر مثل سابق، حجله‌ها و عکس‌های مزار مانع تصویربرداری از جهات مختلف و انتخاب کادر و قاب‌بندی‌های جذاب نیست.
- قشر زحمت‌کش و مستضعف: کافی است کاندیدای محترم کمی شیشه‌ی دودی ماشینش را بدهد پایین تا در حد یک دست رد شدن، دست پینه‌بسته‌ی یک پیرمرد بیاید داخل و او دست آن پیرمرد را به گرمی بفشارد و حتی ببوسد. حضور در میان جمعیت معترض و معتصب روبه‌روی مجلس شورای اسلامی و گوش کردن به درددل‌هایشان فراموش نشود. جمعیت‌هایی مانند فرهنگیان، بازنشستگان، پرستاران، کارگران اخراجی و ...
- یک پیرمرد ریش‌سفید: حضور یک پیرمرد ریش‌سفید داخل فیلم از نان شب هم واجب‌تر است. پیرمرد ریش‌سفیدی که روی دوشش عبا انداخته و سه‌تار می‌زند یا قرآن می‌خواند یا گوشه‌ی خیابان کفش واکس می‌زند یا حمال بازار است یا شمعدانی‌های گوشه‌ی حیاطش را آب می‌دهد یا فقط به دوربین زل زده است یا هر چه... این نما، سنگ را هم آب می‌کند و دل دشمنان را هم به رحم می‌آورد؛ چه برسد به دل رئوف ملت شریف ایران.
- کودکان خوشحال و خندان: پدر و مادرها از خودشان می‌زنند و به بچه‌هایشان می‌دهند. با توجه به اینکه همه یا پدر و مادر هستند یا بالاخره به خواست خدا و زیر فشار روحی و روانی و تبلیغاتی پدر و مادرشان، صاحب فرزند می‌شوند لذا اگر در فیلم انتخاباتی به کودکان توجه شود، کسب رأی پدر و مادرها قطعی است. همه‌ی پدر و مادرها نگران آینده‌ی کودکانشان هستند پس بهتر است در فیلم انتخاباتی چند صحنه از حضور کاندیدا بین کودکان و خندیدن و شیر خوردن با نی از پاکت داشته باشید. از کودکانی که کلیپشان داخل فضای مجازی پربازدید شده است هم می‌توان استفاده کرد. مثل آن پسربچه که پارک می‌خواست، قضیه‌ی شیب و بام، یا سجاد رضایی کلاس دوم ...
- عکس با شورت ورزشی: بازیگران و فوتبالیست‌ها از دانشمندان مهم‌ترند. لذا اگر کاندیدای مورد نظر در فیلم به این دو قشر بپردازد نظر خیلی‌ها را به خود جلب کرده است. فوتبال بازی کردن با هنرمندان، تماشای فوتبال با گرم‌کن، پلی استیشن بازی کردن با هنرمندان یا حداقل داشتن یک عکس با شورت ورزشی هر چند مامان‌دوز لازم است.
- کف و سوت دانشجویان: اصلاً فیلمی که در آن صحنه‌ای از کاندیدا در دانشگاه و سخنرانی و تریبون آزاد و کف و سوت و دست و جیغ و هورا و فحش و حراست دانشگاه و شعار «ولش کن ولش کن» نباشد فیلم نیست.
- خاطرات محرمانه و دست اول از نظام و انقلاب: با توجه به سن کاندیداها، همه‌ی آنها انقلاب و جنگ و اتفاقات مهم دیگر را تجربه کرده‌اند. اینکه حجم و شدت این تجربه در چه حدی بوده است مهم نیست. به‌هرحال مهم این است که سنشان به آن اتفاق قد می‌دهد و آن جریانات را لااقل از تلویزیون دیده یا خبرش را از رادیو شنیده است. همین یعنی تجربه کردن. حتی اگر کاندیدای فیلم‌شده، در جنگ حاضر نبوده است و یک موشک دو سه تا کوچه آن‌طرف‌تر خانه‌اش اصابت کرده است می‌تواند با هنر داستان‌پردازی و ذکر برخی از گوشه‌های آن خاطره، آن را تبدیل به یک خاطره مهم در تاریخ کند.
مثلاً: «آن موشک خورد در چند متری بنده و خب دشمن نتوانست بنده را بکشد.» حال اینکه آیا این موشک به قصد او پرتاب شده است یا نه؟ این که «چند متر» از یک متر هست یا چند میلیون متر و دیگر مسائل، نکات مبهمی است که تا مخاطب می‌آید به آن فکر کند شما رفته‌اید سراغ خاطره‌ی بعدی.
- اشک: حتی اگر شده یکی دو قطره، لازم است کاندیدا اشک بریزد. بهتر است صحنه‌ی اشک ریختن وسط خاطره گفتن یا هر اتفاق احساسی دیگری باشد و آن را هم به نوعی ضبط کنید که انگار ضبط را متوقف کرده‌اید و بدون اینکه او متوجه باشد دارید از او پنهانی و پشت‌صحنه فیلم می‌گیرید.
- اقلیت‌های مذهبی و اقوام: پوشیدن لباس اقوام ایرانی و حضور در مراسم اقلیت‌های مذهبی چنان چهره‌ی مقبولی از کاندیدا نشان می‌دهد که قابل‌باور نیست. خدا را شکر در کشور ما لباس همه‌ی اقوام قابل پوشیدن و قابل پخش است؛ مثل قبایل جنگل‌نشین آفریقایی نیست که فقط برگ و نارگیل باشد!
- دلجویی از بیماران بیمارستان و اهدای خون: کاندیدا از بیمارانی عیادت کند که حالشان خیلی بد نیست. همین که لباس بیمارستانی به تن کرده باشند کافی است. خون اهدا کردن و شوخی با خانم پرستاری که خون می‌گیرد یکی از صحنه‌های جذاب فیلم می‌تواند باشد. فقط مراقب باشید که جوگیر نشوید و کاندیدا توی عمل انجام شده و رودربایستی قرار نگیرد و مجبور نشود کلیه هم اهدا کند!
- عکس با اماکن مقدسه: حتماً از وضو گرفتن، نماز خواندن و زیارت کردن او تصویربرداری کنید؛ الکی مثلاً حواسش نیست. اگر چند دقیقه‌ای هم توی کفش‌داری بایستد که دیگر نورعلی‌نور است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت