شورش علیه رسانه

کد خبر: 634562

اشتغال حدود ۱۵۰۰۰ نفر با یک نرم افزار ارزان قیمت و یک ستاد کوچک نشان دهنده‌ی آن است که کسب و کار اینترنتی بر خلاف تصور ابتدائی از آن خیلی هم باعث کاهش اشتغال نبوده و نیست؛ بلکه سرمایه‌ها و فعالیت‌های خرد را به وسیله رسانه عمومی‌تر و همگانی‌تر عرضه می‌کند.

شورش علیه رسانه
شورش علیه رسانه
سرویس فرهنگی فردا؛ محمدصادق دهنادی: چند روز پیش مانند چند هفته و بلکه چند ماه گذشته صنف آژانس و تاکسی مانده و درمانده بر علیه دو کمپانی تاکسی سرویس اینترنتی یعنی «تپسی» و «اسنپ» جلوی مجلس تجمع کرده بودند.
برخی از متنفذین این دو صنف حتی بدشان نمی‌آید مسئله را امنیتی کنند و مطالبی در برخی شبنامه‌ها علیه صاحبان این دو کسب و کار سایبری مطرح هم نمایند اما به هر حال تا جایی که فشارهای این چنینی و لابی‌های ضد مطالبات عمومی نتیجه نداده است؛ فعلا مردم دارند از دست آژانس‌های سلیقه‌ای و یک طرفه‌ی بی‌قانون سابق و تاکسی سرویس‌هایی که وقت بارش باران و ترافیک جان مردم را به لبشان آورده بودند؛ نفسی تازه می‌کنند و باز البته جامعه از یک مرحله حساس و سرنوشت ساز عبور کرده است و این نمایش‌ها قاعدتا شرایط را به سمت جایی که قبلا بوده باز نخواهد گرداند.
پیش‌بینی‌های کاستلز درباره جامعه شبکه‌ای دارد نشانه‌هایش را در عرصه اقتصاد نشان می‌دهد و کم‌کم نوبت مشاغلی چون مشاورین املاک و سایر دلالی‌های کالا و خدمات است که در خط مقدم کسب و کار اینترنتی با استانداردهای قابل دفاع خدمات ارزان، شفاف و با کیفیت‌تری را در اختیار مردم قرار دهد.
اشتغال حدود ۱۵۰۰۰ نفر با یک نرم افزار ارزان قیمت و یک ستاد کوچک نشان دهنده‌ی آن است که کسب و کار اینترنتی بر خلاف تصور ابتدائی از آن خیلی هم باعث کاهش اشتغال نبوده و نیست؛ بلکه سرمایه‌ها و فعالیت‌های خرد را به وسیله رسانه عمومی‌تر و همگانی‌تر عرضه می‌کند.
کارکرد صنایع خلاق دقیقا مبتنی بر همین نگره‌ی ‌دانشی و کاربردی است. به عبارتی بر خلاف دو سه قرن اخیر که در آن نیروی کار، دستگاه‌های صنعتی و در نهایت سرمایه حرف اول و آخر را می‌زند، صدای پای عصری به گوش می‌رسد که محور همه موفقیت‌ها در آن پیوند خلاقیت و ارتباطات است و فرد موفق دقیقا کسی است که از توانمندی ارائه نوآوری بر بستر رسانه برخوردار است.
البته این اصل با برداشت ناهنجار برخی از شرکت‌های موسوم به بازاریابی شبکه‌ای که با ارائه یک الگوی فروش هرمی، عملاً دستفروشی و بعضا بنجل فروشی را مدرنیزه کرده‌اند؛ مساوی نیست.
به هر حال بازار کار به ویژه در حوزه بخش خدمات، صنایع فرهنگی و فروش کالا در حال تغییرات جدی است. اقتضای هوش و ذکاوت آن است که این تغییرات را درک کرده و رویکردهای اقتصادی مان را بر بستر شرایط جدید باز تعریف نمائیم زیرا مخالفت با موج فن‌آوری که روی سیگنال‌های نامرئی حرکت می‌کند، نبرد با لشگری نامرئی است که فرجامی جز شکست نخواهد داشت. همه کسب و کارها ناچار به این بازنگری و بازآفرینی خود هستند. این یکی از ابعاد تبدیل علم مدیریت به مدیریت رسانه‌ای است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها