تلاش کنیم پلاسکو «آتش گیت» نشود!
می گویند وقتی چکش به دست بگیری همه چیز را شکل میخ می بینی و برای کوفتن بر سرش هم احساس تکلیف می کنی!
روزنامه خراسان: می گویند وقتی چکش به دست بگیری همه چیز را شکل میخ می بینی و برای کوفتن بر سرش هم احساس تکلیف می کنی!
این هم شده قصه ما در مواجهه با حوادث. چکش به دست نگاه می کنیم که حادثه در حوزه مسئولیتی چه کسی و از چه جناحی است. اگر از جناح خودمان باشد فورا چکش را می گذاریم و بیل را برمی داریم و خاک می ریزیم رویش و همچنان ماله هم می کشیم اما اگر - خدای نکرده - در حوزه مسئولیت فردی از جناح مقابل باشد ، چکش کوبان می زنیم و می رویم و بلند گو بر می داریم و می خوانیم فاتحه اش را ، چنانکه دیگر نتواند به حیات اجتماعی برگردد.... اماواقعیت این است که در همه حوادث آنچه قربانی می شود جان و مال مردم است و زخمی که بر چهره مدیریتی نظام می نشیند که باز از آن مردم است.
و باز حق مردم به ویژه قربانیان مستقیم حوادث در پیچ و خم می افتد که گروهی به طرفداری از این برمی خیزند و گروهی به جانبداری از آن به میدان می آیند چنانکه در همین ماجرای حادثه قطار و پلاسکو اتفاق افتاد و می افتد. فضای مجازی هم آنقدر غبار آلود می شود و گرد و خاک به پا می کند در جامعه که نتوان به بررسی واقعیت ها پرداخت.حال آنکه بااتمام آوار برداری و پایان عملیات اجرایی به دقت باید ماجرای پلاسکو را بررسی کرد و مو را از ماست قصور ها و تقصیر ها کشید. نباید اجازه داد که با سیاسی و از آن بدتر جناحی و قطبی شدن فضا، حقیقت و واقعیت، سنگ ترازوی این و آن شود.
نباید میدانی ساخت از زمین حادثه برای تسویه حساب های پیشین و یا پیش حساب هایی که حضرات در آستانه انتخابات پیش رو برای هم می نویسند.بگذارید یک بار هم که شده یک ماجرا بدون حب و بغض های سیاسی مورد کنکاش و داوری و قضاوت قرار گیرد . این هم به نفع مردم است، هم به سود نظام و هم حتی به فایده خود جناح ها. اگر بپذیریم که تلاش جناح ها برای خدمت بهتر به مردم است باید در حوادثی چنین که آستانه تحمل مردم را هم پایین می آورد همه از قهر و کین و حتی تیر طعنه دست بشویند و با هم برای رفع مشکلات تلاش کنند تا آسیب های ناگزیر کمتر بر گرده مردم فشار آورد. امتحان کنید این بار، مطمئن باشید هیچ کس از همراهی و همدلی و همکاری ضرر نمی کند.پس چکش ها را کنار بگذارید و دست ها را درازکنید برای یاری حادثه دیدگان که خدا این دست ها و آن نیات را دوست تر دارد و برای مردم هم احترام برانگیز تر است پس «پلاسکو» را به «آتش گیت» این و آن تبدیل نکنید.
دیدگاه تان را بنویسید