سرمقاله رسالت: هيچ منتقدی نباشد!

کد خبر: 615906

يک سال از امضاي برجام مي گذرد. ايران به همه تعهدات خود حتي به قول ناظران جهاني فراتر هم عمل کرده است، اما طرف غربي بنا را بر دبه کردن نهاد و به تعهدات خود عمل نکرد.

روزنامه رسالت: يک سال از امضاي برجام مي گذرد. ايران به همه تعهدات خود حتي به قول ناظران جهاني فراتر هم عمل کرده است، اما طرف غربي بنا را بر دبه کردن نهاد و به تعهدات خود عمل نکرد. تحريم ها نه تنها لغو نشد بلکه به بهانه هاي گوناگون افزايش يافت، که چشمگيرترين آن همان تحريم هاي آيسا بود که کنگره و سنا علي رغم تعهدات دولت اوباما در مذاکرات 1+5 به اتفاق آراء و اجماع به تصويب رساندند. اوباما هم در چند روز باقي مانده به حضورش در کاخ سفيد، همين چند روز پيش تحريم هاي غير هسته اي را تمديد کرد. انگار نه انگار عهدي بوده و پيماني بسته شده است! رئيس جمهور محترم، تحريم هاي موسوم به آيسا را نقض صريح برجام دانست و قول داد متناسب با آن اقدام مقابله به مثل انجام دهد. بر اين اساس هم شکايتي به کميسيون مشترک برجام برديم و جناب آقاي سيد عباس عراقچي رئيس ستاد اجرايي برجام را عازم وين کرديم تا اين شکايت را پيگيري کند. محصول اين نشست تنها يک قول شفاهي آمريکايي ها مبني بر عدم نقض برجام بود. به علاوه اينکه آنها مدعي بودند که نقضي صورت نگرفته است. به اين بهانه، رسانه ملي به مناسبت يک سالگي برجام از رئيس ستاد اجرايي برجام خواست در برنامه اي ضمن ارائه گزارش، به سؤالات مطرح در اين باره پاسخ بدهد. متأسفانه در آخرين دقايق، اين نشست روشنگرانه، با دو شرط آقاي عراقچي برگزار نشد؛ 1- هيچ شخص ديگري در اين گفتگو غير از گوينده و خبرنگار نباشد. 2- کسي هم وسط برنامه روي خط تلفن سؤالي را مطرح نکند.

طبيعي است با اين دو شرط، روشنگري در کار نخواهد بود. نام اين برنامه «متن، حاشيه» بود. به اين ترتيب نه متني در کار خواهد بود و نه حاشيه اي توليد مي شود. سؤال اين است که آيا اين ارتباط يک سويه و حفظ مقام «مونولوگ» بودن براي دولت در آخرين ماه هاي دوران چهارساله اول، درست است؟ پرسشگري حق مردم است و پاسخگويي تکليف مقامات دولتي است. تعطيل اين حق و آن تکليف چه معنايي دارد؟!

چرا دولت انتظار دارد در موضوع بسيار مهمي همچون برجام که به قول خودشان حتي با آب و نان و هواي ما ارتباط دارد، تک صدايي وجود داشته باشد؟

ارزيابي عملکرد دولت در مدت يک سال پس از امضاي برجام در سيماي جمهوري اسلامي، ضروري است. فرار از اين ضرورت، معقول نيست.

قبل از مذاکرات و پس از امضاي تعهد برجام، شب و روز در فضائل و فوايد آن سخن گفته مي شد و رفع همه مشکلات ارضي و سماوي را به آن حواله مي دادند. امروز چرا حاضر نيستند اين اقدام و عمل را در کوره نقد مشفقانه و آگاهانه ببينند؟!

قبل از انتخابات، رئيس جمهور محترم 20 درصد مشکلات را ناشي از تحريم ها مي دانستند و 80 درصد را مربوط به نوع مديريت کشور تلقي مي کردند، اما پس از انتخابات همه چيز تغيير کرد، حتي بهبود اوضاع آب و هوا را هم منوط به برجام کردند. برجام امضاء شد اما هيچ اتفاق ملموسي در عمل به وعده هاي داده شده نيفتاد. راستي آزمايي آن وعده و وعيدها به زمان نياز داشت. امروز يک سال از امضاي برجام گذشته است. گريزي از طرح سؤالات جديد و ارائه پاسخ هاي جديد نيست. دولت نمي تواند افکار عمومي را در اين وادي رها کند و آن را به سکوت برگزار نمايد.

امروز آمريکايي ها با شادي از آسيبي که به پيشرفت هاي هسته اي ايران وارد کرده اند، حرف مي زنند. اوباما با افتخار مي گويد؛ «برنامه هسته اي ايران را بدون شليک يک گلوله متوقف کرديم.» آيا نبايد به اين رجزخواني ها

از سوي مقامات مسئول در مذاکرات هسته اي پاسخي داده شود؟ آيا طراحان دوقطبي موهوم «معيشت - هسته اي» که در تصويب برجام عجله داشتند نبايد بيايند به سؤالات و مطالبات روزافزون معيشتي مردم پاسخ دهند و بگويند بر سر چرخش چرخ سانتريفيوژها و نيز چرخش چرخ زندگي مردم در پسابرجام چه آمده است؟
آمريکايي ها که به تعهدات مکتوب خود عمل نکرده اند، چگونه مي خواهند به تعهدات شفاهي خود عمل کنند؟ ادامه اعتماد به آمريکا هزينه هاي زيادي براي کشور در پي داشته است، بايد جلوي خسارت را گرفت. همين امروز! فردا دير است. آمارهاي بانک مرکزي نشان مي دهد در پسابرجام ارزش پول ملي کاهش يافته، 30 درصد ثروت مردم آسيب ديده، پول هاي بلوکه شده ما آزاد نشده، اجازه جابجايي يک دلار و يک يورو را هم نداريم، حتي حقوق کارمندان سفارتخانه هاي خود در اروپا را نمي توانيم از شبکه بانکي بدهيم، جيب مردم نشاني از کاهش تورم تک رقمي ندارد، رکود و بيکاري به عنوان دو زخم بر پيکره اقتصاد روز به روز عميق تر مي شود. آن وقت وسط اين معرکه يک هواپيماي ايرباس در مهرآباد مي نشيند و براي تشريف فرمايي آن جشن مي گيريم و بزن و بکوب راه مي اندازيم! آيا اين معقول است که آن را جزء عمل به وعده هاي طرف مقابل، معرفي کنيم؟! مگر قرار نبود در همان روز امضاي برجام همه تحريم ها يکجا برداشته شود؟ پس اين بساطي که امروز دشمن راه انداخته و به آن افتخار مي کند و بر طبل تحريم هاي هسته اي و غير هسته اي مي کوبد، چيست؟

دولت بايد پاسخگو باشد. پاسخگويي بدون طرح پرسش هاي واقعي، چيزي را روشن نمي کند. هدف از طرح پرسش هاي جدي اين است که معلوم شود ما کجا بوديم، الآن کجا هستيم و در آينده چه مي خواهيم بکنيم؟ دولت اگر اين پرسش ها را بي پاسخ بگذارد، در انتخابات بعدي بايد جايش را به کسي بدهد که مي تواند شجاعانه به اين پرسش ها پاسخ منطقي و عملي بدهد.اينکه در ارزيابي عملکرد يک ساله برجام، «منتقدي نباشد»، مسموع نيست. هنوز مرکب انتشار سند حقوق شهروندي از سوي رئيس جمهور خشک نشده است. اينکه حق پرسشگري را ناديده بگيريم و تکليف پاسخگويي را فراموش کنيم، شايسته دولت اعتدال و تدبير نيست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها