روایتی دیگر از دایره زنگی

کد خبر: 49947

رضا باقرزاده مقدم

روایتی دیگر از دایره زنگی

در خلاصه داستان فیلم آمده است: تهران - جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه تعمیر و صافكاری ماشین تصادفی را كه سوار آن هستند تأمین كنند، شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را كه یواشكی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف كرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه‌ای در آپارتمانی در شمال شهر می‌شوند تا با كاری كه انجام می‌دهند (نصب دیش‌های ماهواره)، پول موردنیاز را به‌دست آورند. ورود آنها به آپارتمان اتفاقاتی را در پی دارد که ... اولین تجربه پریسا بخت‌آور در مقام کارگردان یک فیلم سینمایی یکی از بهترین فیلمهایی است که در این چند ساله اخیر در سینمای ایران تولید شده است. فیلم با اینکه تمام مشخصات سینمای عامه‌پسند را دارد اما در زیرمتن خود دارای نگرش ژرف اجتماعی و بررسی ناهنجاریها و تضاد و تقابل‌هایی‌ست به‌واقع میان سنت و دنیای مدرن و لزوم بازاندیشی و بازنگری به اینکه ما به لحاظ موقعیت تاریخی و جغرافیایی خودمان در این برهه زمانی کجای دنیا ایستاده‌ایم و راه تعامل با این روند به سرعت جلورونده دنیا چیست؟ موقعیت افراد و انسانهایی که حتی اگر نخواهیم به صورت نمادین با آنها برخورد کنیم حداقل به‌طور اتفاقی بازگوکننده نوع زندگی، افکار، عقاید، علامت سؤالها و واکنشهای خام ماست به این روند که از بی‌پاسخ‌بودنمان در قبال مسائل مطرح‌ در نظام فعلی دنیا حکایت دارد. در این میان البته ماهواره و مسأله آپارتمان و آپارتمان‌نشینی شاید به عنوان دو مؤلفه از میان همه گزینه‌های موجود مایه ایجاد و شکل‌گیری این پارادوکس‌ها و تقابل‌هاست در جامعه ما که در کنار داستان ساده، پر کشش، پرتحرک و جذاب فیلم بستری مناسب یافته است. نگاه ریزبینانه و عمیق اصغر فرهادی در جایگاه فیلمنامه‌نویس، داستانگویی ‌یک‌بند و بی‌وقفه با جزییات دقیق و سنجیده، ریتم بسیار تند فیلم، حضور فعال و درگیر بودن دوربین به عنوان یک شئ غایب، ساختار روایی البته خطی و رو به جلو و در عین حال پازل‌گونه، جنس تدوین مناسب، بازیهای روان و خوب و ... همگی با هم یک کل خوب را می‌سازند، یک کل قابل ستایش و به‌حق یک مجموعه را. این فیلم با توجه به شلوغ بودنش به لحاظ تعداد آدمهایی که در فیلمنامه حضور دارند و به‌تبع آن تعدد بازیگرانی که در آن به چشم می‌آیند هرگز هرز نرفته و نویسنده و کارگردان توانسته‌اند از پس آن به‌درستی برآیند، نگرانی‌ای که معمولاً در بسیاری از فیلمهای ایرانی در شرایط مشابه به این حیث وجود دارد. این فیلم البته به‌طور ضمنی به نقد عملکرد دولت در زمینه‌هایی نیز می‌پردازد و شاید نقدی باشد به برخورد با خودش از سوی ممیزی‌چیان وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی. فیلم دایره زنگی با وجود خداحافظی زودهنگام از جشنواره و ناراحتی‌هایی از این‌دست که سازندگان آن را آزرده‌خاطر ساخت، اصلاحیه‌های فراوان اعمال‌شده بر آن و فارغ از بود و نبود پر سر و صدای هدیه تهرانی به عنوان بازیگر، فیلمی سر پاست که به‌نظرم توانایی راضی نگه داشتن طیف وسیعی از مخاطبان با سلیقه‌ها‌ و جایگاه فرهنگی متفاوت را داراست. دایره زنگی یاد می‌دهد که چگونه می‌شود فیلمی مفرح و سرگرم‌کننده ساخت، خوب کار کرد، مخاطب را حفظ کرد، به گیشه نظر داشت و از قضا کلی هم فروخت، در عین حال مبتذل و دم دستی هم نبود. پر از حرف بود و آینه‌ای اگر نه تمام‌نما، نیمچه‌نما، تا آن‌جایی که از یک فیلم با قد و ظرفیت و وسع خودش انتظار می‌رود. تا آن‌جایی که وظیفه فیلم و سینماست و تا آن‌جا که زور سینما به عنوان یک مدیوم می‌رسد. اینکه خیلی‌ها این فیلم را "اجاره‌نشین‌ها"ی دهه 1380 می‌دانند پر بی‌راه نیست. فیلمی که اگر حتی امروز دیدنش را فراموش کنیم، ماندنی است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت