بزرگداشت آیت الله آقا نجفی اصفهانی (ره)
در یکصدمین سالگرد آیت الله آقا نجفی اصفهانی (ره) امروز برگزار میشود. از نکات قابل توجه علمی در این همایش، میتوان به رونمایی از ۱۲ عنوان کتاب پیرامون شخصیت، آرا و نظرات آیت الله آقانجفی اشاره نمود.

همایش «مرجع بیداری اسلامی» در یکصدمین سالگرد آیت الله آقا نجفی اصفهانی (ره) با همت بنیاد فرهنگی تاریخی خانه مشروطیت اصفهان، شهرداری اصفهان و سایر نهادهای برگزارکننده در محل خانه مشروطه در چهاردهم مهرماه سال یکهزار و سیصد و نود برگزار شد. به گزارش «فردا» در این همایش علاوه بر ارائه مقالات علمی پیرامون شخصیت حضرت آیت الله آقانجفی، تفکرات، آرا و اندیشههای این عالم ربانی و دوران مشروطه، چندی از بزرگان و اندیشوران دانشگاهی و حوزوی نظیر حضرت آیت الله العظمی مظاهری، حضرت ایت الله صدیقی، حضرت آیت الله کعبی، اساتید دانشگاه اصفهان، استاد طاهرزاده و... به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت. لازم به ذکر است از طریق سایت برگزاری همایش، میتوانین از بیانات مراجع و بزرگان اخلاق و دین پیرامون این عالم وارسته بهرهمند شوید. از نکات قابل توجه علمی در این همایش، میتوان به رونمایی از ۱۲ عنوان کتاب پیرامون شخصیت، آرا و نظرات آیت الله آقانجفی اشاره نمود. برای اشنایی بیشتر با این کتب به بخش کتابهای همایش مراجعه بفرمایید. زندگی نامه حضرت آیت الله العظمی محمد تقی
نجفی (آقانجفی) آیت الله شیخ محمدتقی اصفهانی مشهور به آقانجفی در شب هفدهم ربیع الثانی سنه ۱۲۶۲ هـ. ق. پا به عرصه گیتی نهاد. پدرش مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدباقر نجفی میباشد. آیت الله شیخ محمدباقر نجفی فرزند مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدتقی صاحب کتاب هدایت المسترشدین است. آیت الله حاج شیخ محمدتقی با عناوینی چون شیخ محمدتقی رازی و یا صاحب هدایت المسترشدین نیز شناخته میشود. ایشان داماد مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از علمای نامی تاریخ تشیع میباشند. نسب شیخ جعفر کاشف الغطاء به ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی میرسد که فرمانده سپاه مختار بوده است. حیات علمی: آقا نجفی، سالهای نخستین زندگی را در خاندانی مشهور به علم، تقوا و مجاهدت، سپری کرد و پس از طی مراحل اولیه تحصیل، رهسپار عتبات عالیات شد. او در این سفر همراه و همسفر مرحوم آیت الله سید محمد کاظم یزدی صاحب عروة الوثقی بود که با هزینه و یاری پدر آقانجفی برای ادامه تحصیل، راهی نجف اشرف شده بود. ایشان در نجف به همراه برادرش آیت الله شیخ محمد حسین نجفی علاوه بر دروس فقهی، مراتب سیر وسلوک را طی میکند. در حقیقت زندگانی آقانجفی در نجف به کسب علم گذشت. این علم هم
شامل علوم حوزوی میشد و هم به علوم شهودی و عرفان. یکی از مهمترین عوامل پیشرفت علمی آقانجفی در نجف توسل به ائمه اطهار، اهل بیت گرامی رسول اکرم بود. به جرئت میتوان ادعا کرد که اگر واژه توسل را از زندگی ایشان حذف کنیم، چیز قابل توجهی در آن نخواهد ماند؛ به عنوان نمونه در نوشتهای از ایشان، به نقش اساسی توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در زندگی آقانجفی اشاره شده است. وی در ابتدای تحصیل، آن چنان که خود در خاتمه کتاب مفتاح السعاده نقل میکند، ترقی چندانی در درس و بحث نداشته و به رغم کوشش در این زمینه، به نتیجه مطلوبی نمیرسد و پس از ناامیدی، برای حل این مشکل بزرگ، دست به دامان اهل بیت علیهم السلام میشود و با توسل به محضر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به سرعت پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد. علامه محمدباقر الفت - ره - که خود از خواص، نزدیکان و شاگردان آقانجفی بودهاند، در زمینه قدرت علمی ایشان مینویسد: تدریس و تعلیم او هیچ سابقه مطالعه و مراجعه به کتب سابقین را نداشت؛ چون که در خانه او تقریباً هیچ یک از آن کتابها نبود و به علاوه، هر شب از مراجعه به محفوظات خود مقداری جزوه
مینوشت... این مرد علاوه بر علم فقه، علم تفسیر قرآن مفصل و مشروحی نیز داشت و میآموخت و یک علم کلام و بحث در اصول دین هم گاهی بر آن میافزود و علاوه بر اینها یک داستان نهایت ناپذیری به نام اثبات امامت در علم فضائل ائمه و اهل بیت علیهم السلام که در سینه خود محفوظ میداشت که این علم علاوه بر آنچه سابقین گفته و نوشتهاند اختراع خودش بود و هرگز به پایان نمیرسید. در هوش ذاتی و در وسعت فکر روشنی آن و مخصوصاً در قوه حافظه بینظیرش تردیدی نیست... هر چه را یک بار شنیده و هر کتابی را یک بار خوانده یا مطالعه کرده هرگز فراموش ننموده است. از همین رو وی پس از بازگشت به اصفهان قریب سی سال هر روزه جواب چندین مساله فقهی را میگفت و مینوشت، و با این وصف حتی یک فتوای مخالف مشهور از او دیده نشد. و نیز مجلس درس فقه او که پذیرای حدود یک صد طلبه بود با تکیه بر همین حفظیات دایر بود. و این در حالی بود که تقریبا هیچ یک از کتابهای فقهی در منزل او نبود. و نیز با استفاده از همین حافظه بوده که کتابهای متعددی را تالیف نموده است. اساتید: آقانجفی در طول مدت تحصیل خود، افزون بر پدر بزرگوارش، از محضر استادان بزرگی بهره برد که در
شکل گیری و تکوین شخصیت علمی و معنوی وی نقش مؤثری داشتهاند. وی تحصیل علم را با ریاضات شرعیه توام نموده و پس از چندی به گنجینهای از علوم و ملکات اخلاقی تبدیل میگردد. مهمترین اساتید وی عبارتند از: میرزا محمدحسن حسینی شیرازی، شیخ مهدی آل کاشف الغطا، شیخ راضی نجفی و آقا سیدعلی شوشتری. تالیفات: تألیفات و آثار علمی آقانجفی، او را در میان علمای عصر خود و همچنین زمانهای بعد معتبر و مهم نموده است. با وجود آنکه ایشان، در مسائل سیاسی ـ اجتماعی فعال بود، اما به لحاظ علمی، تألیفات و آثار بسیار زیاد از خود به جای گذاشته است؛ به گونهای که مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی در نقباء البشر آنها را متجاوز از صد عنوان ذکر میکند. محقق معاصر، سید مصلحالدین مهدوی، طی تحقیقات جامعی، به کتب طبع شده و طبع نشدة آقانجفی در کتاب «بیان سبل الهدایه فی ذکر أعقاب صاحب الهدایه یا تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر» در بیش از ۹۰ مورد اشاره کرده است مبارزه با استعمار: آغاز آشنایی ایرانیان با تمدن غربِ مدرن، به جنگهای ایران و روس و پس بازمیگردد. آگاهی ایرانیان، در یک روند تدریجی و نسبتا طولانی ابتدا نسبت به «استعمار» و
«تکنولوژی»، سپس نسبت به «نظام سیاسی غرب» و در نهایت به «فلسفه غرب» صورت گرفت و البته در این میان، ایرانیان در میزان آشنایی با غرب، سطوح مختلفی را شکل دادند. متقابلا در کنار آشنایی با تمدن غرب، موضعگیریهای متفاوتی نیز بنا به شرایط زمانی، میزان آشنایی و تعلقات فکری ـ روحی از سوی ایرانیان نسبت به غرب صورت گرفته است. در این میان، علمای شیعه از جمله آقانجفی اصفهانی، ضمن آنکه لزوم تحرک و رفع واماندگی و شروع رشد و پیشرفت را مدنظر و عمل قرار داده بود، ولی این پیشرفت و تحرک را نه بر مبنای اصلاحات تمدن مغرب زمین و تقلید از راه و روش آنها، بلکه پیشرفت را بر مبنای فرهنگ و سنن عقیدتی جامعه و باورهای مقدس و نهانی آنان استوار مینمودند. استعمار از بارزترین و مهمترین چهرهها و ابعاد تمدن غربِ جدید بوده است. طبعا با توجه به اصل سلطة کفار، موضع علما در قبال این جلوه از تمدن غرب، روشن است. البته اگر دقیقتر بخواهیم بحث کنیم، باید بگوییم: میان مفهوم «سلطه» و مفهوم «استعمار» تفاوت وجود دارد و این دو به رغم آنکه نسبی بوده و دارای مراتب مختلف هستند، اما مترادف نیستند. ظاهرا مفهوم «سلطه» با «حاکمیت» و مفهوم
«استعمار» با «ظلم» تناسب بیشتری داشته باشد؛ در نتیجه میتوان گفت استعمار، سلطة مذموم است و با لزوم نفی سلطة کفار، به طریق اولویت، نفی استعمارِ کفار ثابت میشود؛ به عبارت دیگر: علاوه بر اصل نفی سلطة کفار، اصل عام «لزوم مقابله با ظلم» نیز دلالت بر تقابل با استعمار ِکفار مینماید. یکی از مهمترین اصول نظری و عملی آقانجفی در فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی، استعمارستیزی ایشان است. رویکردضداستعماری وی که در ادوار مختلف زندگیشان، بسیار برجسته است، در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و... ونیز نسبت به دولتهای مختلف اروپایی بویژه روس و انگلیس (به صورت کلی یا موردی) وجود داشته است. در تمام مراحل زندگی این بزرگوار، این خط یعنی مبارزه با استعمار بالاخص استعمار روس و انگلیس به خوبی دیده میشود. پیشتازی در نهضت تحریم تنباکو یکی از مهمترین ابعاد مبارزات آقانجفی علیه استعمار، مبارزه با بُعد اقتصادی نفوذ فرنگیان در ایران بوده است، و در این راستا، جنبش تنباکو از نقاط عطف تاریخی مبارزات آقانجفی میباشد. ناعادلانه بودن قرارداد از یک سو و ضررهای اقتصادی زیادی که در نتیجة اجرای قرارداد «رژی» متوجه مردم ایران بویژه کشاورزان و
تاجران میشد، مسألهای نبود که علمایی چون آقانجفی اصفهانی آن را نادیده بگیرند. اما آنچه آقانجفی و دیگر علما ـ و در رأس همه، استادِ آقانجفی؛ میرزای شیرازی ـ با صدور حکم تحریم و ایستادگی در این حکم، درصدد مقابله با آن برآمدند، صرفاً ناعادلانه بودن قرارداد و جلوگیری از ضرر اقتصادی بر مردم نبود، بلکه سلطة بیگانگان در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی درنتیجة اجرای قرارداد رژی بود. سلطة اقتصادی کفار نیز ـ در مرحله و مرتبة خاصی ـ میتواند خود به تنهایی موجب صدور حکم تحریم کالاهای آنها شود، اما در موضوع مورد بحث، سلطة اقتصادی، به تنهایی موجب تحریم نشده است، بلکه سلطة فرهنگی و رابطة مودتآمیز مسلمانان با کفار غربی، نقش و تأثیر بیشتری در صدور حکم تحریم داشته است. اعتراضها و انتقادها به قرارداد رژی در اصفهان ـ همچون شهرهای دیگر ـ شدت گرفت. پس از اینکه اعتراضهای مسالمتآمیز مردم و علما به قرارداد رژی به نتیجه نرسید، آقانجفی اصفهانی دریافت که جز راه مقاومت و مبارزة مردمی، راهی برای جلوگیری از نفوذ بیگانه به خصوص در این واقعه نیست؛ بنابراین دست به مبارزة منفی زده، در اواسط ماه ربیعالثانی ۱۳۰۹، به همراه
برادرشان شیخ محمدعلی ثقةالاسلام، حکم به تحریم استعمال تنباکو کرد.] آیتالله العظمی شیخ لطفالله صافی گلپایگانی از پدرشان مرحوم آیتالله ملامحمدجواد صافی، نقل کردند: مبدأ تحریم تنباکو این آقایان مسجد شاهی؛ آقانجفی و برادرشان شیخ محمدعلی بودند. ایشان [= آیتالله ملامحمدجواد صافی] میگفتند: مرحوم ثقةالاسلام ابتدا تحریم تنباکو کرده بود، ظلالسلطان ایشان را خواسته بود که شما باید حکم تحریم را بردارید و او را تهدیده کرده بود. من در خدمت آقانجفی بودم که در بین راه به مرحوم ثقةالاسلام رسیدیم که از بازخواست و تهدید ظلالسلطان برمیگشت و ایشان یک حالتی داشت که ناراحتی چهرة خود را نمیتوانست پنهان کند. مرحوم آقانجفی از ایشان پرسیدند چه شد؟ ثقةالاسلام با ناراحتی جواب داد: همهاش تهدید، همهاش توهین! روز بعد آقانجفی منبر رفتند و اعلام به تحریم تنباکو کردند. این کار آقانجفی منجر شد که شاهزاده، حکم به تبعید هر دو برادر داد که هنوز در این حین و بین بود که حکم تحریم مرحوم میرزای بزرگ رسید و آنها مجبور شدند حکم تبعید دو برادر را لغو کنند. [چنانکه از اسناد و متون تاریخی برمیآید، حکم تحریم تنباکو از سوی مرحوم آقانجفی،
مدتی قبل از حکم مرحوم میرزای شیرازی بوده است، و مردم اصفهان، قبل از حکم میرزا، از استعمال توتون و تنباکو خودداری میکردند. این نکته که آقانجفی و برادرشان شیخ محمدعلی، اولین کسانی بودند که حکم به تحریم تنباکو داده، مورد اتفاق مورخین میباشد. (نیکی کدی در کتاب «تحریم تنباکو در ایران» (احتمالا ص ۱۱۵)، حجت بلاغی در کتاب «اغلاط در انساب»، ابراهیم تیموری در کتاب تحریم تنباکو.)
دیدگاه تان را بنویسید