دلم میخواهد به جبهه بیایم ولی افسوس که خیلی کوچک هستم
وقتی از تلویزیون شما را میبینم خوشحال میشوم، برادران رزمنده خیلی دلم میخواهد به جبهه بیایم بجنگم ولی افسوس که خیلی کوچک هستم. و سعی میکنم در پشت جبهه تا آنجایی که در توانم باشد. به شما کمک کنم. و دعاگوی شما رزمندگان اسلام هستم. من خود فرزند انقلاب هستم.
دوران دفاع مقدس در عین سختیهایی که داشت. شیرینیهای بسیاری نیز همراه داشت. یکی از یادگاریهایی که از دوران باقی مانده است. نامههای مردم و رزمندگان است. در ادامه نامه یک دختر یازده ساله به رزمندگان و پاسخ یکی از رزمندگان که با فاصلهای کوتاه در روزنامه جمهوری اسلامی در سال 1366 چاپ شده است. آورده میشود. به گزارش «فردا» در پی چاپ نامه یکی از فرزندان عزیز جانباز انقلاب اسلامی در سال 1365 برادر رزمندهای از جبهههای نبرد در پاسخ آن برایمان نامهای ارسال داشت که در زیر متن نامه این برادر عزیز و نامه آن دختر محترم عینا از نظرتان میگذرد: بسم الله الرحمن رحیم سلام به شما رزمندگان شجاع و دلیر، سلام به شما که با دشمنان دین و قرآن میجنگید و جان خود را در راه خدا فدا میکنید. سلام به شما امیدهای امت و امام. من فاطمه عبدالاحد کلاس چهارم دبستان از تهران برای شما نامه مینویسم و امیدوارم به زودی زود پیروز شوید. من در آخر نماز برای شما رزمندگان دعا میکنم تا پیروز شوید. رزمندگان عزیز من فرزند یک روحانی جانباز انقلاب اسلامی هستم. که برای شما از تهران نامه مینویسم. وقتی از تلویزیون شما را میبینم خوشحال میشوم، برادران رزمنده خیلی دلم میخواهد به جبهه بیایم بجنگم ولی افسوس که خیلی کوچک هستم. و سعی میکنم در پشت جبهه تا آنجایی که در توانم باشد. به شما کمک کنم. و دعاگوی شما رزمندگان اسلام هستم. من خود فرزند انقلاب هستم. پدرم نیز در زمان شاه معدوم دستگیر شد و به زندان افتاد. در آن موقع من یک ساله بودم تا این که انقلاب پیروز و پدرم را با سینه و دست های شکسته آزاد کردند. تازه دو سال از پیروزی انقلاب گذشته بود که پدرم به دست منافقین اسیر شد. و این بار نیز کتف و بازوهایش را منافقین شکستند. با این که مجروح میباشد. در دوران شش ساله جنگ تحمیلی بیشتر اوقات در خدمت مردم و انقلاب است و اگر خداوند توفیقش دهد گاهی یکی دو ماه به جبهه میآید و خدمت میکند. من تاکنون چندین نامه از طرف مدرسه هجرت با هدایای ناقابل به خدمت شما فرستادم ولی نمی دانم چرا جواب نامههایم را ندادهاید. شاید چون کوچک هستم مرا قابل نمیدانید که برایم جواب نامه بفرستید، انشالله این نامه مرا بدون پاسخ نمیگذارید. هر چه زودتر شما را پیروز نماید. و صدام یزید را نابود کند. و راه کربلا به دست پرتوان شما که امام بوسهاش میزند باز شود. آمین با رب العالمین. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی/ حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار رزمند گان اسلام پیروزشان بگردان/ دشمنان انقلاب نابودشان بگردان خواهر کوچک شما/ فاطمه عبدالاحد / فرزند روحانی انقلاب پاسخ به نامه بسم الله الرحمن رحیم سلام و درود بر شما سرباز کوچولوی قهرمان، سلام به شما که با عفریت جهل مشغول نبردید. درود بر اسلام و مسلمین، درود بر فرزندان غیور اسلام، هزاران بدرقه و پیشکش قدوم مبارکتان من عسگری تنها(فوق دیپلم) در میان سرزمین خوزستان(گورستان بعثیان) اعزامی از کهگیلویه برای شما نامهای مینویسم. امیدوارم که خداوند به دانشآموزان و دانشجویان این مملکت حماسه و شجاعت، بیداری و ایمان، تعهد و وجدان، شعور و شور در حد اکمال عطا فرماید.من آن لحظهای که قلکهای نارنجی تو و همسنگرانت هزار هزار تقدیم رئیس جمهور می شد جدا تکان خوردم و سلامم برنده تر و تکبیرم کوبنده تر شد و سلام مرا به پدر بزرگوارت برسان. بگو تو اگر«پهلوی آریامهر» را محو کردی، ما نیز به لطف خدا رزم بی امان خود را جهت اضمحلال صدام و صدامیان استمرار خواهیم بخشید. ما بزرگ شده مکتب اسلامیم و منطق ما این است که به بزرگ تر ها سلام کنیم. چون عبادت بیشتری انجام دادهاند. و با کوچکترها نیز سلام و برخورد درستی دارند چون گناه کمتری از ما انجام دادهاند. از این که اعلام پشتیبانی نمودهای در وحله اول خداوند و حضرت امام و در وحله دوم ما بسیجیان راضی و خشنودیم. ما حمایت شما را بر حمایت استکبار قلدر ترجیح میدهیم. و یقینا ایمان و خون بر سلاح پیروز است. خواهران پیرو زینت(س) بدانید که این انقلاب فریاد لازم دارد و شما باید پیام رسان ظفرمندان اسلام باشید.
دیدگاه تان را بنویسید