اخبار ویژه کیهان
گفتني است مناظره سه شنبه شب شريعتمداري با مصطفي كواكبيان بازتاب هاي بسيار گسترده اي پيدا كرد و موجي از تشكر و ابراز علاقمندي مردم را در پي داشت.
وقتي منوشه امير از مناظره سه شنبه شب آچمز مي شود! (خبر ويژه) مناظره سه شنبه شب حسين شريعتمداري مدير مسأل كيهان و مصطفي كواكبيان نماينده مجلس، ضمن آن كه استقبال گسترده و فراگيري را در داخل و خارج كشور به دنبال داشت، بازتاب هاي جالبي نيز در محافل ضد انقلابي داشت. اكثر سايت هاي ضد انقلاب كه استدلال و اسناد ارائه شده از سوي مدير مسئول كيهان مبني بر مديريت بيروني فتنه توسط سازمان هاي «سيا» و «موساد» را قابل انكار نمي دانستند، ترجيح دادند درباره اين مناظره سكوت اختيار كنند و يا به گونه اي گذرا از كنار آن عبور كنند. ولي برخي از سايت ها از جمله سايت «بالاترين» كه اصلي ترين سايت حاميان سران فتنه است و مديريت آن را «منوشه امير» مسئول كهنه كار بخش فارسي راديو اسرائيل برعهده دارد، روش ديگري را برگزيد و تلاش كرد به جاي پاسخ به استدلال محكم و اسناد غيرقابل انكاري كه كيهان ارائه كرده بود، مصطفي كواكبيان رامورد حمله قرار داده و اينگونه وانمود كند كه وي نماينده فتنه سبز نبوده و از پس شريعتمداري برنيامده است. اين سايت انواع فحش ها و ناسزاها را نثار كواكبيان كرد. و از جمله نوشت؛ چرا وقتي شريعتمداري با قاطعيت از خط ولايت فقيه دفاع كرد كواكبيان هم آن را تأييد كرد و يا اين كه «ما امثال خاتمي و كواكبيان را مسئول پايان تلخ جنبش سبز مي دانيم» و نوشته هايي كه از چاپ آن معذوريم. و اما استفاده منوشه امير از اين ترفند در حالي است كه چند سايت ضد انقلاب ديگر و 3 شبكه تلويزيوني ماهواره اي لس آنجلسي در گزارش خود از اين مناظره اعلام كرده اند كه شريعتمداري با زيركي و موقع شناسي، وقت كمي از فرصت هاي خود را به پاسخ نظريات كواكبيان اختصاص مي داد و بلافاصله به سراغ اصلي ترين نظرات جنبش سبز مي رفت و بيشترين وقت خود را صرف پاسخگويي به آن مي كرد. يكي از اين سايت ها نوشته است مسائلي مانند تقلب 13 ميليوني موسوي و ملاقات خاتمي با جرج سوروس و ارتباط موسوي با رابرت هلوي ربطي به نظر كواكبيان نداشت ولي شريعتمداري در مقابل چشم دهها ميليون بيننده داخلي و خارجي به آن پرداخت. اين سايت نوشته است به كواكبيان چه كار داريد؟ فكري به حال شريعتمداري بكنيد! شايان ذكر است كه تهيه كنندگان برنامه رو به فردا براي انتخاب طرف مناظره با افراد بسياري از جبهه اصلاحات از جمله كساني نظير انصاري، منتجب نيا، مسجد جامعي و... تماس گرفته بودند كه هيچيك از آنها حاضر به مناظره با شريعتمداري نشده بودند. گفتني است مناظره سه شنبه شب شريعتمداري با مصطفي كواكبيان بازتاب هاي بسيار گسترده اي پيدا كرد و موجي از تشكر و ابراز علاقمندي مردم را در پي داشت. خبرنگاران كيهان از سراسر كشور گزارش مي دهند كه بازتاب هاي سخنان حسين شريعتمداري كه در آن با ارائه سند نشان داده شد چگونه فتنه گران در حال اجراي مو به موي سناريوهاي موساد و سيا در ايران بوده اند، بسيار وسيع بوده است. بلافاصله پس از اتمام مناظره هزاران پيامك ميان بخش هاي وسيعي از جوانان مومن و مردم تهران در ديگر شهرهاي كشور مبادله شد كه مضمون همه آنها تشكر از اين روشنگري ها بود. برخي از انبوه تماس گيرندگان ضمن قدرداني از صدا و سيما به ديرهنگام بودن اين اقدام نيز اشاره مي كردند. صبح روز چهارشنبه هم گزارش هاي مختلف حكايت از آن داشت كه اين مناظره روي توده هاي وسيعي از مردم تاثير داشته است. از ساعات آغازين روز چهارشنبه همكاران روزنامه كيهان با تماس هاي متعدد و بسيار پرحجم مردم و سيل نمابرها و ايميل هاي آنها مواجه بودند كه تاكيد داشت مناظره مزبور مصداق روشني از آگاهي بخشي و بصيرت زايي موردنياز مردم است. به عنوان يكي از جالب ترين نمونه ها بايد به نظر تعدادي از تماس گيرندگان با كيهان اشاره كرد كه خود را از هواداران موسوي معرفي مي كردند و ضمن پوزش از تصور قبلي خود نسبت به مدير مسئول كيهان تاكيد داشتند كه با استدلال هاي شريعتمداري چهره حقيقي فريب دهندگان خود را شناخته اند. برخي منابع در سازمان صدا و سيما هم به كيهان گفتند بيشترين تماس هاي دريافتي اين سازمان در روز گذشته مربوط به اين موضوع بوده است. در پي استقبال بي نظير خوانندگان كيهان به زودي علاوه بر انتشار متن كامل اين مناظره، سي دي آن هم از طريق روابط عمومي موسسه كيهان در اختيار خوانندگان قرار خواهد گرفت. پادوي منافقين: مردم ايران دچار توهم توطئه هستند (خبر ويژه) اظهارات شيرين عبادي در گفت وگو با رئيس راديو آزادي (ارگان رسمي سازمان سيا) نشان داد كه چرا وي از سوي سازمان منافقين به عنوان مهره اي قابل اعتماد براي جايزه صلح نوبل معرفي شده بود. به گزارش راديو فردا، «خانم عبادي در گفت وگو با جفري گدمين تاكيد مي كند كه كمك هاي خارجي براي توسعه دمكراسي يك اشتباه بزرگ است. ولي با اين وجود مي توان ديد كه همزمان با تشديد بحران سياسي در ايران مواضع خانم عبادي نيز دستخوش تغيير شده است. به اعتقاد او مذاكره و معامله با رژيم به جايي نمي رسد. وي كاملا اطمينان دارد كه رهبري حكومت ايران با نيت خوبي وارد مذاكرات هسته اي نشده و حتي اگر توافقي صورت بگيرد اين حكومت به تعهدات خود وفادار نخواهد ماند.» وي با انكار اين حقيقت كه تحريم هاي رژيم هاي استكباري همواره ملت ايران را نشانه رفته و تحت فشار گذاشته، از تحريم حمايت كرده و گفت: «رسانه هاي برون مرزي فارسي زبان مثل راديو فردا، بي بي سي و صداي آمريكا بايد توضيح دهند كه اعمال تحريم هاي بيشتر با هدف اعمال فشار بر رژيم است نه مردم عادي.» راديو فردا افزود: «خانم عبادي نگران است كه احساسات ملي گرايانه مردم در ايران ممكن است تحريك شود. او نگران است كه اشتباهات قبلي در سياست خارجي غرب و ذهنيت كهن مردم ايران در مورد تئوري توطئه ]![ ممكن است زمينه را براي سوءاستفاده حكومت ايران از فضاي خصومت با غرب فراهم كند. خانم عبادي در مجموع به سياست خارجي فعلي دولت آمريكا اميدوار است. وي از مدافعان باراك اوباما است و معتقد است كه رئيس جمهوري آمريكا به موازيني مثل حقوق بشر و ارزش هاي آزادي خواهانه پايبند است. اين پادوي سلطنت طلب در عين حال با فروتني! درباره اينكه آيا حاضر است به صحنه سياست بيايد، مي گويد: «من هميشه اين احتمال را رد كرده ام. من به ورود به عرصه سياست و يا ايفاي نقش در رهبري جنبش مخالف حكومت تمايلي ندارم ولي مسئله رهبري يكي از نقاط ضعف جنبش اپوزيسيون در ايران است.» به گزارش راديو فردا «جفري گدمين مي نويسد بعيد است كه يك زن با ديدگاه هاي سكولار بتواند در شرايط فعلي رهبري مناسب براي جنبش اعتراضي ايران باشد.» بازوي رسانه اي شبكه ترور وارد عمل شد (خبر ويژه) در پي ترور سبعانه شهيد دكتر مسعود علي محمدي (دانشمند هسته اي و استاد برجسته فيزيك دانشگاه تهران)، بخش رسانه اي ترور وارد صحنه شد. مروري بر تفسيرگذاري هاي رسانه اي دشمنان، گمانه هاي موجود درباره عاملان و اهداف ترور را قوت مي بخشد. هر چند كه برخي رسانه هاي خارجي مشخصاً انگشت اتهام را به سوي سرويس هاي جاسوسي موساد و سيا- يا گروهك هاي تروريستي وابسته به آنها نظير گروهك ريگي، منافقين و انجمن پادشاهي- نشانه رفتند اما برخي محافل «ويژه» تلاش كردند اين ترور را به بحث هاي جناحي و انتخاباتي در داخل ايران نسبت دهند كه خود مشخص مي كند هدف از اين ترور، دامن زدن به فضاي رو به زوال فتنه و غبارآلود كردن مجدد عرصه بوده است. به عنوان مثال حسين باقرزاده عضو گروهك منافقين در مقاله اي در سايت ضدانقلابي ايران امروز مدعي شد: «رد پاي رژيم در اين ترور ديده مي شود... سازمان هاي جاسوسي انگليس، آمريكا و به خصوص اسرائيل يا سازمان مجاهدين و انجمن پادشاهي چرا بايد دكتر علي محمدي را ترور كنند؟ او در انتخابات از موسوي حمايت كرده بود». ارگان رسمي سازمان سيا (گويانيوز) هم مدعي شد «جناح تندرو رژيم مسئول اين ترور است. ادعاي دخالت بيگانه عقلاني نيست. سايت كلمه متعلق به ميرحسين موسوي خبر داده كه مسعود علي محمدي از حاميان انتخاباتي او بوده است. جناح تندرو حذف فيزيكي هواداران موسوي در هر رده اي را در دستور كار قرار دارد. مخالفان دولت هدف هاي ثابت ترور هستند.» سايت هاي كلمه و آينده هم ادعاي مشابهي را به نقل از سايت راديو زمانه منعكس كردند كه در جاي خود قابل تامل است. اين محور تبليغاتي در انبوه تبليغات رسانه اي محافل ضدانقلاب پي گيري شد تا ترور سبعانه اين دانشمند هسته اي كشورمان را به جريان هاي داخلي نسبت دهد و در عين حال براي افراطيون ساختارشكن و وابسته حاشيه امنيت درست كند. اين يكي از اهداف طراحي ترور اخير ارزيابي مي شود ضمن اينكه مشخصاً سازمان موساد از چندي پيش انديشمندان هسته اي كشورمان را هدف ربايش و ترور قرار داده است. در همين حال پايگاه اطلاعاتي دبكا فايل در تحليلي نوشت: آمريكا و رژيم صهيونيستي در پي نبرد مخفيانه هسته اي با تهران هستند و ترور استاد علي محمدي، نوعي جنگ پنهان آمريكا و رژيم صهيونيستي با دانش هسته اي ايران مي باشد. هدف قرار دادن دانشمندان ايراني در قلب تهران و با بمب هاي كنترل از راه دور، نشان دهنده عمليات پنهاني با هدف خراب كاري در روند هسته اي ايران مي باشد و اين عمليات همانند خراب كاري در روند برنامه هاي هسته اي دمشق بود. اما مئير جاودان فر همكار راديو اسرائيل و وزارت خارجه رژيم صهيونيستي براي رد گم كني و رفع اتهام از موساد، انگشت اتهام را روانه سازمان مجاهدين خلق (منافقين) كرد. وي در گفت وگو با كريستين ساينس مانيتور گفت: احتمالاً سازمان مجاهدين در اين حادثه نقش داشته باشند. اما نيوزويك ترور «دكتر عليمحمدي» را قسمت دوم ضربه زدن به دانش علمي ايران دانست كه در مرحله اول با ربوده شدن «شهرام اميري» يكي از دانشمندان هسته اي ايران در عربستان صورت گرفت. روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز هم ضمن شرح نحوه ترور اين استاد ايراني نوشت: غرب و اسرائيل متعهد به فعاليت عليه برنامه هاي هسته اي ايران مي باشند و سعي مي نمايند به نحوي با ربودن، ترور يا پيشنهاد پناهندگي به ايرانيان خارج از كشور، به پيشرفت هاي علمي ايران لطمه بزنند. به نوشته اين روزنامه «مارك رگف»، سخنگوي رژيم صهيونيستي روز گذشته از هرگونه اظهار نظر در رابطه دست داشتن رژيم اشغالگر قدس در اين ترور خودداري نمود. از سوي ديگر روزنامه القدس العربي در تحليلي ترور دكتر علي محمدي را ادامه اهداف آمريكايي- صهيونيستي در ترور دانشمندان هسته اي كشورهاي اسلامي دانست و نوشت اين ترور پس از ربودن دانشمند هسته اي ايران در عربستان نشان دهنده توطئه عربي، آمريكايي و اسرائيلي براي شكار دانشمندان هسته اي ايران است. اين روزنامه، شهادت مسعود علي محمدي را به دليل اصرار تهران بر ادامه برنامه هاي صلح آميز هسته اي خود ارزيابي كرد و با اشاره به شكار دانشمندان هسته اي عرب از سوي دستگاه اطلاعاتي رژيم صهيونيستي و آمريكا به قتل «يحيي المشد» (دهه هشتاد) در يك هتل پاريس از سوي موساد اشاره كرد و نوشت: اين اقدام به منظور ممانعت از پيشرفت هسته اي عراق انجام شد. به نوشته القدس العربي، ترور آقاي محمدي كمتر از يك سال از ربوده شدن دانشمند هسته اي ايران در هنگام اداي مناسك حج در عربستان رخ داد . القدس العربي ادامه داد: آنچه كه امروز اسرائيلي ها و آمريكا را نگران كرده است تنها تاسيسات هسته اي ايران نيست بلكه انديشه ها و مغزهايي است كه اين پروژه را اداره مي كنند. اين دو تا براي دشمني با رژيم خوبند اما هاشمي رفسنجاني نه (خبر ويژه) يك فيلمساز ضد انقلاب كه در پروژه هاي شبكه ناتوي فرهنگي همكاري مي كند، مهدي كروبي و ميرحسين را قابل اعتماد و هاشمي رفسنجاني را غيرقابل اعتماد معرفي كرد. رضا علامه زاده پس از فرار برخي از عناصر مورد استناد و ادعاي كروبي، به مصاحبه با آنها پرداخت تا در سناريوي اتهام پراكني در جمهوري اسلامي به شبكه هايي نظير بي بي سي كمك كند. خروج اين افراد از كشور و همكاري بعدي با كارگردان بدسابقه و آلوده نظير علامه زاده، قوت بيشتري به اين احتمال داد كه آغاز تا پايان اين ماجرا، يك سناريوي از پيش نوشته شده بود كه كروبي فقط در آغاز آن به بازي گرفته شده است. نامبرده طي مقاله اي در سايت گويانيوز به برخي اظهارنظرها درباره ايفاي نقش هاشمي به نفع جنبش سبز اشاره كرد و نوشت: دوباره خبر از تلاش هاي پشت پرده آقاي هاشمي رفسنجاني براي سوار شدن بر موج اعتراض به گوش مي رسد. اينكه جنبش سبز يكبار از فرصت حضور او در نماز جمعه بهره گرفت تا به خيابان بيايد؛ اينكه در آن نماز جمعه هاشمي رفسنجاني راه ميانه پيش گرفت و يكي به نعل و يكي به ميخ زد آيا كافي است تا او را واسطه شايسته اي براي پيشبرد مذاكره ميان اين جنبش دموكراسي طلبانه و حاكميت ديكتاتوري در ايران بدانيم؟... من از آن دسته كساني نيستم كه باور دارند انسان ها تغيير نمي كنند و اگر كسي روزي در موضع معيني قرار داشت هرگونه تغيير موضعش را تاكتيكي يا رياكارانه مي دانند. اگر اينگونه بود احترام عميقي براي آقايان ميرحسين موسوي و مهدي كروبي قائل نمي بودم و شخصيتي چون زنده نام آقاي منتظري را يكي از چهره هاي كمياب تاريخ سياسي ايران نمي دانستم. اما يك كاسه كردن و به خوب و بد تقسيم كردن اين و آن را هم نوعي خلط مبحث مي دانم. آيا آقاي رفسنجاني كه در دوره هشت ساله رياست جمهوري اش تجاوزات آشكار به حريم مطبوعات ثبت شده (كه ماجراي تكاندهنده فرج سركوهي فقط يك نمونه از آن است)، مي تواند آزادي مطبوعات، كه تنها يكي از خواست هاي معترضين است را تحمل كند؟ ... تنها خواست مشترك آقاي رفسنجاني با مخالفان رژيم، كنار زدن احمدي نژاد است.
دیدگاه تان را بنویسید